گـُوبـــاره | |||
Saturday, May 30, 2020
تاکِ این خاک
رویای سبوی تشنه را شیرین می کند
چون برمی آِید
خیزان و ریزان
از آویزه های روشنِ انگور.
خاکِ این تاک را رویایی دیگر است.
سَبُک
در جنگلی از جوانه نشسته است
خاموش و تابناک
و سر می جنباند
در بازیِ نسیم و نوازش
آرام و بی خیال
با آتشِابی که در نهادش
قطره
قطره
قطره بجوش می آید.
تاکِ این خاک را رویایی دیگر است.
Post a Comment Saturday, May 23, 2020
شکل
گیریِ کانونی – پیرامونی ِ کشورهای جهان، روانشناسیِ تازه ای پدید آورده است که
اساس بسیاری از ناهماهنگی ها، ناهمایندی ها و ناموزونی های روانی، فرهنگی و مدنی
ست. این چگونگی در هرکشورِ پیرامونی، مردم را به دوگروه بخش بندی کرده است؛ یکی
گروهی که خود را پاسدارانِ سُنت های بومی می دانند و دیگر آنان که خواستار
بازکردنِ درهای کشور بروی ارزش ها، راه ها، روش ها، هنجارها و آیندهای مدرنِ غربی
هستند. تاریخ همه ی کشورهای جهان، بویژه کشورهای پیرامونی در دوسده ی گذشته،
تاریخِ ستیز میان سنت گرایان و نوخواهان بوده است. این ستیز درکشورهای غربی، در
پرتوِ آزادی و آرامش نسبی، با گفتگو بسودِ نوگرایان پایان یافته است. اکنون دیگرنه
تنها هیچ کشیشی در اروپا، در آروزی برپا کردنِ حکومت عیسوی نیست بلکه خود را نیز
گنجِ دانش و آموزگارِ اخلاق جامعه نمی داند. اکنون دیگرهیچ اروپایی برای پیش گیری
از رویدادهای هاخوشایند ناگهانی، در پی نذر، دعا، جادو وجنبل نیست. اکنون بیمه،
جای توکل بخدا را گرفته است و برنامه ریزی، جایگزینِ "امید به خدا" شده
است. این همه از آنروست که فرآیندِ شکل گیریِ هویتِ ملی در کشورهای دموکراتیکِ
غربی مانندِ پروژه ای روشمند، به شیوه ای نهادینه پیگیری شده است.
Post a Comment Thursday, May 21, 2020
روی پـرِ
پـروانه، کـرده سـت دلم خـانه
می لرزد و می ریزد، با لرزش هر آنه با شــادی هـر آنـم، اندیشــه ی پـایـانـم چون رعشه ی هشیاری، در شادی مستانه می مانم و می دانم، دور از تو نمی مانم راهیم به جایی نیست، "من مست و تو دیوانه" آنسان که تویی با من، اینسان که منم بی تو گیتی ز چه می پاید، اینسانه و آنسانه در بند توام شادا، تا باد چنین بادا آزاد ز هر دامم وز عشوه ی هر دانه در من هوس رویت می روید و می کوهد چون کـوه که می رویـد، دنـدانه به دنـدانه بگذار بســـوزاند ما را بفــروزاند آنگونه که می خواهد، آن دلبر فرزانه دریاب مرا دریاب، ای بی من و ای با من کـرده سـت دلم خـانه، روی پـرِ پـروانـه Post a Comment Friday, May 15, 2020
پیدایشِ حکومتِ هرخودکامه،
نمادی از شکستِ انسانیت است و نمودارِ ناکارگیِ نهادهای آموزشی و پاسپانی از
دموکراسی، قانون و آئینِ شهروندی. انسان، مانندِ هر جاندارِ دیگر، خودکامه بجهان
می آید و تا پیش از آگاهی از وجودِ خویش در جهان، خود را در مرکزِ هستی می پندارد.
از آن پس اندک اندک از وجودِ دیگران در جهان آگاه می شود و با آموزش و پرورش
فرهنگی و اجتماعی در می یابد که دیگران نیز چنو دارای نیازها، آرمان ها، آرزوها،
امیدها و حقوق انسانی هستند. در زمانِ ما آموزش و پرورش، وظیفه ی نهادهای خانواده
و آموزشگاه های فرهنگی از کودکستان تا دانشگاه و نیز رسانه های همگانی ست. هرجا که
این نهادها کارا نباشد، جامعه، جنگلی از جانوران خودکامه ی تنها و بی گذشت می شود.
گروه زی بودن و اجتماعی بودنِ انسان، بناگزیر او را وادار به آگاهی از وجود و
حضورِ دیگران در جامعه می کند و فرمانبرِ نورم ها و هنجارهای پذیرفته شده ی
اجتماعی می سازد. این فرآیند با ورزیدنِ ذهنِ آدمی که خمیره او خوانده می شود، رُخ
می دهد.
Post a Comment Monday, May 04, 2020
تا پیش از دوره ی روشنگری، پیروانِ همه ی دین های تک خدایی براین باور بودند که خدای دین آنها نه تنها جهان را آفریده است، بلکه هماره در کارِ نگهبانی و دستکاری آن است. اما دستاوردهای کیهان شناسانی مانندِ کوپرنیک، گالیله و بويژه مکانیکِ نیوتونی نشان داد که گردشِ ستاره ها و سیاره ها و شیوه ی کارکردِ کهکشانها به گونه ای ست که هیچ گونه دستکاری روزمره را برنمی تابد. پذیرشِ این نگرش، فیلسوفان مسیحی را برآن داشت تا از آن پس، بگویند که خداوند جهان را به گونه ای آفریده است که نیازی به نگهبانی هماره و دستکاریِ روزمره ندارد و هیچ ستاره و یا سیاره ای بفرمان و یا بدرخواستِ کسی از کارِ خود باز نمی ماند. نامدارترين فیلسوف مسیحی و طبيعت شناسِ نيمه نخستِ سده نوزدهم، ويليام پی لی خدا را صنعتگری خواند که جهان را مانند ساعتی زيبا و دقيق، چنان ساخته است که پیرو ساختارِ مکانیکی خود است و هر چيزِ آن بجا و نيکوست و هر پديده را در راستای سعادتِ انسان، وظيفه ای ست.(3)
از آنجا که تاکنون دین و دانش در سرزمین های اسلامی بعنوانِ دو نهادِ بزرگِ اجتماعی باهم روبرو نشده است، دستاوردهای علمی مدرن، هرگز نتوانسته است باورهای کهن دینی را دگرگون کند. از اینرو از آغازِ رنسانس تاکنون، هیچ رویدادِ تازه ی علمی، خطرِ جدی برای دین اسلام نداشته است و خدای اسلام، همچنان خدای "همیشه در صحنه" بوده است. خدایی که در پنداره ی مسلمانان، هماره در همه جا حاضر و ناظر است و برهمه کار تواناست و خودش گفته است که؛ "ای مومنین، هرچه می جویید، از من بخواهید، تا بشما بدهم." فراتر از آن، او در کتابی هم که برای مسلمانان فرستاده است، فرموده است که؛" چیزی از خشک و تر نیست که در این کتابِ روشنگرنیامده باشد." این گونه است ملاها که خود را مفسّر قران می دانند، در کشورهای اسلامی میدانِ مانور دارند و خود را طبیبانِ سلامتِ روان و اخلاقِ جامعه می پندارند. نیز از اینروست که اکنون برخی از مسلمانان در پی یافتن راه های درمان کرونا در کتابِ آسمانی خود هستند و شیعیان پادزهرِ این ویروس را در حدیث ها و روایت های کهنِ انبیا و اولیا می جویند.(4)
البته روی آورن به خرافه در گریز از خطرِ مرگ، تنها ویژه ی دینداران نیست. برخی از رفتارها و کردارهای خرافی را ترفندهای بازاریابی شکل می دهد. برای نمونه، این باور که سینه ریز و یا گردن آویزِ نقره از ابتلای انسان به کرونا جلوگیری می کند و یا این که آبِ اتمی یعنی آبِ معدنی منطقه ی چرنوبل که از پرتو موادِ هسته ای گذشته است، مصونیت بدن را افزایش می دهد و هم این شایعه که خاکسترِ آتشفشان، داروی کروناست. هیچ یک از این باورها تاکنون به شیوه ی روشمندِ علمی راستی آزمایی نشده است. از اینرو، باید این همه را شایعه سازیِ بازاریابان این محصولاتِ بیهوده و بی اثر دانست. در این راستا، در ترکمنستان، رئیس جمهور از مردم خواست که با دودِ اسپند به مبارزه با کرونا بپردازند و دربلاروس مردم را برای گزیز از چنگِ کرونا به نوشیدنِ ودکا فراخواندند. هنگامی که خطرِ مرگ، انسان را آسیمه سر می کند، ذهنِ او برای آزمودنِ هر گزینه ای آماده می شود. این چگونگی، پیش از همیشه آنکه نمادِ نادانیِ انسان باشد، نشانه ی درماندگی اوست.
Post a Comment |
يادداشت های ابراهيم هرندی eh118@yahoo.com نوشته های ديگر:مقاله ها و يادداشت ها برآيش هسـتی شعـــر طنـــــز پيوندها:کتاب های من بايگــانی:
August 2004
January 2005 May 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 February 2009 March 2009 April 2009 May 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 April 2010 May 2010 August 2010 November 2010 December 2010 January 2011 February 2011 July 2011 October 2011 November 2011 December 2011 September 2012 October 2012 December 2012 January 2013 February 2013 March 2013 April 2013 July 2013 August 2013 September 2013 October 2013 January 2014 February 2014 April 2014 May 2014 June 2014 July 2014 August 2014 September 2014 October 2014 November 2014 December 2014 January 2015 February 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 July 2015 August 2015 September 2015 November 2015 December 2015 January 2016 March 2016 April 2016 May 2016 July 2016 August 2016 September 2016 October 2016 November 2016 December 2016 January 2017 February 2017 March 2017 April 2017 May 2017 June 2017 September 2017 October 2017 December 2017 April 2018 May 2018 June 2018 July 2018 August 2018 September 2018 October 2018 November 2018 December 2018 January 2019 February 2019 June 2019 September 2019 October 2019 November 2019 February 2020 March 2020 April 2020 May 2020 June 2020 July 2020 August 2020 January 2021 February 2021 March 2021 April 2021 August 2021 September 2021 October 2021 June 2022 July 2022 September 2022 October 2022 November 2022 December 2022 February 2023 March 2023 April 2023 May 2023 June 2023 July 2023 August 2023 September 2023 October 2023 November 2023 December 2023 February 2024 March 2024 April 2024 May 2024 June 2024 July 2024 August 2024 September 2024 October 2024 November 2024 December 2024 January 2025 |