شادمانی بسياری از مردم جهان در واکنش به روی کار آمدن اوباما نشان داد که در گستره سياست، دلبندی به آمد و شدِ چهرهها مهرهها ويژه ايرانيان نيست. بسياری از مردم جهان که خود را در نبرد نيروهای نيک و بد روياروی دولت امريکا می پنداشتند، پيروزی اوباما را را به فال نيک گرفتند و به نيمشوخی به دوستان خود گفتند که؛ " اوباماست"! پيداست که بخشی از اين خوشداشت، ناشی از کنار رفتن بوش و همپالکی هايش بود که ساليان سال، ننگ و نفرت جهانيان را دامن زده بودند، اما بخش بيشتری ريشه در خوش باوری مردمی داشت که بجای ديدن سيستم سياسی و چگونگی کارکرد آن، به مهرههای کارگردان آن دل می سپارند.
اين خوش خيالی نيکخواهانه مرا بياد هيجان بسياری از مردم ايران در زمان روی کار آمدن خاتمی انداخت. شوربختانه اين آمد و شدها دلگرمیهای دروغين و زودگذری با خود بهمراه می آورد که پايان آن دلسردی بيشتر مردم است. اوباماها و خاتمیهای اين جهان هخاهای زيرکی هستند که با همان فرهنگ و ترفند ِهخايی، هخالی بندی می کنند.