گـُوبـــاره
 

Monday, March 20, 2006


زيبــــايی 


(بخش كوتاهى از يك كتابِ منتشر نشده.)

زيبايى چيستانى به شگفتى و رازگونىِ هستىست. شگفت از اينرو كه انسان را بى كه وى بخواهد، بسوى خود مى كشد و حسهاى پنجگانه او را بى هيچ نيازِ آشكارى درگيرِ خود مى سازد، و رازگون بدانسان كه فيلسوفان و روانشناسان چنان د رشناسايى آن مانده اند كه زيبايي را معناى خود تعريف كرده اند. كشش زيبايى چنان است كه انسان هماره آن را در برابر زشتى نهاده است و آينه كمال خود دانسته است.

اگرچه نبودِ تعريف سبب مى شود كه انسان نتواند سخنى درباره چيستى زيبايى بگويد، اما سازه هاى سازنده اين پديده را مىتوان بررسيد. اين سازه ها در پيوند با نيازهاى زيستبومى، در راستاى سازگازى بهتر انسان با زيستبوم خويش و ماندگارى نسل او شكل گرفته است و براى همه مردم در همه سرزمينها همانند است. زيبايى بنيادى دوگانه دارد؛ ژنتيك و فرهنگى. هرچيزِ زيبا، ريشه در يكى از اين دو سازه دارد. گاه ريشه برآيشى چيزى كه انسان آن را زيبا مى يابد، با چند پيوند به يكى از اين دو مى رسد.

زيباييهايى كه ريشه در سازمان ژنتيك انسان دارد فراگير و همگانى است. بسيارى از زيباييهاى طبيعى مانندِ آسمان، ستارگان، دريا، دشتها و كوهستانهاى پردامنه كه كششِ همگانى دارد، بسى پيش از پيدايش انسان وجود داشته است و چون بخشى از زيستبوم برآيشى انسان بوده است و ساختار وجودى وى در پرتو حضور آنها شكل گرفته است. انسان نيز چون ديگر جانوران، نيازمند به آب و هواى پاك و روشن است و چون آب و هواى خوب، با خود سرسبزى و خَرمى مى آورد، طبيعت زيبا، نمادى از بهزيستىست. از اينرو ريشه زيباييهاى طبيعى را بايد در نقش زيستيارى آ نها جستجو كرد. گلها و گياهان دوست داشتنى آنهايى است كه در جاهايى كه داراى آب و هواى تازه و خاكى سالم و آبى نازك است، مى رويد. گياهان زيباى هر زيستبوم، نماد و نشانه پاكيزگىِ طبيعتِ آ ن ديار است.

زيبايي همگانى، طبيعى، فراگير و تعريف ناپذير است؛ آسمان آبى، آفتاب، مهتاب، خيزش آبِ چشمه و ريزش آ ن از آبشار را انسان همواره زيبا مى يافته است و پس از اين نيز آنها را دلپذير خواهد يافت. زيباييِ اين پديده ها براى نقش آنها در كمك به ماندگارىِِ بيشترِ انسان است. زيبايى پيوندى بسيارى نزديك با سازه هاى زايندگى Reproductive Resources)) دارد. براى نمونه، زيبايىِ آفتاب از آ نروست كه خورشيد، چشمه هستى و گرما و بيدارى و نور و آفتاب است. زيبايىِ سازه هاى زايندگى در نقشىست كه ا ين سازه ها در ماندگارى نسل انسان دارند. اين نقش را نقشِ زيستيارى (Survival Role)، مى خوانند. انسان با توجه به اين نقش، بى كه بخواهد بسوى آنها كشيده مى شود. اين پديدارها در زمانى كه انسان زندگى كوچنده داشته است، شكل گرفته است تا وى با كشيده شدن بسوى سرزمينهاى سرسبز و رودبارهاى سرشار، با دسترسىِ بهتر به سازه هاى زايندگى چون خوراك و نوشاك و هواى تازه، توانايى ماندگارىِ خويش را افزايش دهد.

گستره زيبايىِ طبيعى، زيبايى اندام و كششهاى جنسى را نيز دربر مى گيرد. بسيارى از آنچه كه زن و مرد در يكديگر زيبا مى بينند، براى همه مردان و زنان يكسان است. برخى از اين زيباييها عبارت است از؛ جوانى، بلندبالايى، تنومندىِ بدون ِ چاقى، روشنى، تراوت و تازگى پوستِ بدن، درشتى لگن در زنان، درشت چشمى و هوشمندى.

جوانى به خودىِ خود در پيوند با آميزش جنسى زيباست و نزديك به همه مردان و زنان جهان در دروران كارايى جنسى خود، آميزش با جوانان را برتر از آميزش با پيران مى دانند. اين چگونگى براى اين است كه جوانان ژنهايى كاراتر از سالمندان دارند و امكان زايندگى و همگون سازى آنان بسى بيشتر از ديگران است.

زيبايىِ اندامهاى ورزيده و فشرده از آ نروست كه اين گونه اندامها نشانه سلامت و بهداشت است و چون ژنهاى سالم در بدن ِ سالم يافت مى شود، ورزيدگىِ تن و فشردگى ماهيچه ها و چربيهاى آن، مانند بازوان و رانها و پستانها، جنس مخالف را بسوى خود مى كشاند. بلند بالايى، نشانه توانايىِ بيشتر در دانه چينى از درختان و نيز تندتر دويدن است. هرچه كه بالاى فرد بلندترباشد، پاهاى او درازتر و هرچه كه پاهاى كسى درازتر باشد، گامهاى او بزرگتر است و توانايى بيتشرى در فرار از چنگ جانوارن شكارگرِ درنده دارد.

تنومندى نشانه درشتى استخوان بندى و نيروى بيشتر است. اگر چه تنومندى امروزه در ميانِ بيشتر گروه هاى انسانى دسترسى بيشتر به فراورده هاى غذايى را سبب مى شود، اما ا ين ويژگيها در دوران پيش از كشاورزى شكل گرفته است و به فهرست كردارهاى ژنتيك انسان پيوسته است. در آن روزگار، مردِ تنومند، خوراكِ بيشترى فراهم مى آورد و تنومندىِ زن به معناى داشتنِ لگنى درشت تر و رحمى بزرگتر و پستانهايى سرشارتر مى بود. از اينرو، درشتى تن بر ريزىِ آ ن برترى يافته است.

تراوت و تازگىِ پوست بدن، نشانه جوانى و بهداشت ِ تن است. پلاسيدگى و مرده زنگىِ پوست، زيبايى را مى زدايد و روشنى و تازگىِ آ ن را مى گيرد. اين چگونگى كه براثر بيماريهاى پوستى، خونى، قلبى، ريوى، كبدى و كليوى روى مى دهد، نشانه بيمارى و زمينه سازِ وازدنِ جنسىِ انسان از اين بيماران است. همچنين چون پوستِ پر جوش و زخم و خال و سوزه و كورك، نمادِ ناكارگىِ بخشهايى از بدن مى باشد، وجود اين آلايه از زيبايىِ پوست مى كاهد و حتى جوشهايى چون غرور جوانى نيز ناخوشايند مى نمايد.

برخى ديگر از زيباييهاى طبيعى و همگانى، ريشه در الگوهاى ژنتيكِ رفتارهاى انسان با كودكان دارد. انسان، درشت چشمى و تنگ دهانى و خُردى ِ بينى و كوچكىِ دست و پاى كودكان را زيبا مى يابد. چنين است كه اين ويژگيها در بزرگسالان نيز سبب زيبا ديدن آنان مى شود. زيباييِ اين ويژگيها در كودكان براى اين است كه بزرگسالان بسوى آ نان كشيده شوند و نيازهاى روزمره آنان را برآورند. دلپذيرىِ چشمان درشت و دهانِِ تنگ و ديگر ويژگيهاى كودكانه در بزرگسالان، ناشى از تعميم غريزه كمك به كودكان است.


Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway