گـُوبـــاره | |||
Monday, March 06, 2006
3. خيز و گريز خيز و گريز ِ پيرامونيان در رويايی با فرهنگ غربی، شيوه های گوناگونی دارد. يکی از اين شيوه ها گريز بسوی گذشته قومی و يا دينی خويش است. اين گذشته هيچ گاه پيوندی با گذشته بدانسان که بوده است ندارد و پرهيبی ذهنی و آرمانی و مقدس و بی پيرايه و پاکيزه از آن چه فرد گريزان می خواهد باشد، است. گريز به گذشته، بازگشت به گذشته نيست . اين دو موضوع، مکانيزم های روانی خود را دارند؛ بازگشت به گذشته، مفهومی برنامه پذير و هدفمند و زمانمند است. اين کار، گاهی برای بررسی تاريخ می شود و گاه برای بازسازی تجربه ای سودمند. اما گريز به گذشته، گونه ای واکنش روانی به پديده ای ترسناک است. در چنين کاری همه هدف درآغاز کار است تا در پايان. چنين است که پايان راه گريزنده ناپيدا و پندار ناپذير است. انسانی که از دست گرگ می گريزد، ای بسا که در بيراهه بيابان – بی که بداند - به چنگ گراز افتد. در زبان فارسی، از چاله به چاه افتادن، گويای اين چگونگی ست. بازگردنده، می داند به کجا می خواهد برسد اما گريزنده تنها می داند که از چه و کجا دارد می گريزد. پرت نشويم. آنان که در کشورهای پيرامونی، گريز به گذشته را در رويارويی با فرهنگ غربی بر می گزينند، به گذشته ای خيالی در ذهن خود دل خوش می کنند و تنها راه ماندگاری خويشتن قومی خويش را در زنده کردن و پاسداری از اين گذشته می دانند. اين گذشته، ريشه همه ارزش های فرهنگ غربی را در خود دارد و گريزنده هماره می کوشد تا نشان دهد که صدها و يا هزارها سال پيش مفاهيم ارزشمند فرهنگ غربی، از آزادی و حقوق بشر و برابری زن و مرد گرفته تا کيهان شناسی و هنجارهای رياضی و هندسی هستی و جدول عناصر شيميايی و درمان ايدز، همه ريشه در فرهنگ درخشان وی دارد و در گذشته های دور، پيشينيان وی بدانها می پرداخته اند! نمود ديگری از اين خيال پردازی اين پنداره شيرين است که فرهنگ باستانی ما می توانست در برابر فرهنگ صنعتی غرب، هماوردی بزرگ باشد. اما غربی ها با آگاهی از اين توان ژرف، ما را فريفتند و دست به سر کردند و نگذاشتند که در اين ميدان به هماوردی با آنان بپردازيم! در پيوند با ايران می توان گفت که گريزنده ايرانی، دو چشم انداز برای گريز به گذشته دارد؛ يکی ايران باستان و ديگری دوران آغازين اسلام. تاريخ روشنفکری ايران در سده گذشته نمايانگر اين چگونگی ست. روشنفکران ايرانی پس از شکست از روسيه در دوران قاجار و ناکامی های پياپی پس از آن، يا به ايران باستان و گريخته اند و يا زنده کردن سنت های اسلامی را چاره کار دانسته اند. هدايت و آل احمد، دو نمونه بزرگ اين چگونگی اند. روند سياست در ايران نيز در سده گذشته در اين راستا شکل گرفته است؛ در دوران پهلوی، شکوه هخامنشی پشتوانه ذهنی – تاريخی ايرانيان پنداشته می شد و اکنون دوران آغازين اسلام که در پندار مسلمانان، خداوند در قران بدان سوگند ياد کرده است.1 گريز به گذشته، انسان را از پرداختن به اينجا و اکنون و درگيری با رويدادها و گرفتاری های آن باز می دارد. اين گريز تازگی ندارد و در گذشته نيز واکنش روانی پيشينيان به نابسامانی های تاريخی بوده است. همه نهضت های فکری زمان گريز و جهان ستيز مانند؛ صوفيگری، ارتياض، اعتکاف، چله نشينی، عرفان گرايی و هيپی گری، واکنش های زمانمند گروهی گريزنده بوده است. ذهن انسان در هنگام رويارويی با هراس، وی را به ترس و هراس و واهمه و نگرانی وامی دارد. اين همه، زنگ های گوناگون خطر هستند که ذهن آنها را برای گريز از آنچه هراس آور است، بکار می برد. با اين کار ذهن بما می گويد که يا از دست اين گرفتاری بگريز و يا با آن بستيز. اگر اين هشدار ناشنيده بماند، ذهن انسان دست بکار ترفند ديگری می شود و برآن می شود اکنون که خطر از ميان رفتنی نيست، بايد شيوه نگرش بدان را دگرگون کرد. چنين است آغاز راهی که در زبان ما.... ديوانگی خوانده می شود. (دنباله دارد) ..................................... 1. والعصر. ان الانسان لفی خسر، (سوره عصر) Post a Comment
Comments:
Post a Comment
|
يادداشت های ابراهيم هرندی eh118@yahoo.com نوشته های ديگر:مقاله ها و يادداشت ها برآيش هسـتی شعـــر طنـــــز پيوندها:کتاب های من بايگــانی:
August 2004
January 2005 May 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 February 2009 March 2009 April 2009 May 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 April 2010 May 2010 August 2010 November 2010 December 2010 January 2011 February 2011 July 2011 October 2011 November 2011 December 2011 September 2012 October 2012 December 2012 January 2013 February 2013 March 2013 April 2013 July 2013 August 2013 September 2013 October 2013 January 2014 February 2014 April 2014 May 2014 June 2014 July 2014 August 2014 September 2014 October 2014 November 2014 December 2014 January 2015 February 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 July 2015 August 2015 September 2015 November 2015 December 2015 January 2016 March 2016 April 2016 May 2016 July 2016 August 2016 September 2016 October 2016 November 2016 December 2016 January 2017 February 2017 March 2017 April 2017 May 2017 June 2017 September 2017 October 2017 December 2017 April 2018 May 2018 June 2018 July 2018 August 2018 September 2018 October 2018 November 2018 December 2018 January 2019 February 2019 June 2019 September 2019 October 2019 November 2019 February 2020 March 2020 April 2020 May 2020 June 2020 July 2020 August 2020 January 2021 February 2021 March 2021 April 2021 August 2021 September 2021 October 2021 June 2022 July 2022 September 2022 October 2022 November 2022 December 2022 February 2023 March 2023 April 2023 May 2023 June 2023 July 2023 August 2023 September 2023 October 2023 November 2023 December 2023 February 2024 March 2024 April 2024 May 2024 June 2024 July 2024 August 2024 September 2024 October 2024 November 2024 December 2024 January 2025 |