گـُوبـــاره | |||
Saturday, March 25, 2023
تا نوبتِ ما شد، همه چی زیروزبر شد در دوره یِ مـا، نوبتِ امّـا و اگـر شـد یک خِنزریِ پنزری از ره نرسیده شاهنشه اسلامی عمامه بسر شد هر بد که در اندیشه ی ما بود، بَتر شد هر جوشش و هرکوشش و هر پویشِ ناچیز همسایه ی دیوار به دیوارِ خطر شد فوّاره ی خون از دل این خاک بپاخاست جام دل ما، کاسه ای از خون جگر شد بیدِکهنِ شهر که تندیسِ طرب بود انداخته شد، دار شد و چوبِ تبر شد تومارِ مُغان، جِقّه ی کی، قُـبّه ی نادر با تاجِ خشایار، همه بارِ سفر شد خوردند و ببردند و به بیگانه سپردن فرهنگِ زمان، سنّتِ بردار و ببر شد آخوند ز در آمد و ایمان ز میان رفت آرامش و آسایش و انصاف ز در شد آن شعله ی سرکش که ره افروزِ سحر بود خاموش شد و قبله ی ما عصر حجر شد صدها سده گیتی هیجان داشت نه خیطی تا نوبت ما شد، همه چی زیروزبر شد! Post a Comment Monday, March 20, 2023نوروز، عید نیست. نوروز است. روزِ جشن
آغاز فصل خیزش و رویش و روش. عید در زبانِ عربی از ریشه “عود” بر وزنِ گود، بمعنای
بازگشت است. اما کاربردش در فرهنگ
اسلامی، بمعنای بازگشت به فطرت اسلامی ست. "عیدِ فطر" که مهمترین عیدِ
اسلامی پنداشته می شود، این معنا را بدرستی می رساند. مسلمانان پس از یک ماه روزه
داری و "کفّ و تزکیه ی نفس"، و زدودنِ زنگار گناه به عیدِ فطر عودت داده
می شوند، یعنی که با شستنِ بارِ گناهان خود، به معصومیتِ فطری خود که همانا دین
خویی و دین خواهی ست، باز می گردند. همین سخنان را درباره ی "عیدِ
قربان" و عیدهای همه ی مذهب های اسلامی مانندِ غدیر، مبعث، برات، مهدی و...نیز
می توان گفت.(1) مسلمانان دین خود را دینِ طبیعیِ ذاتِ انسان می انگارند و برآن اند که همه ی نوزادان، مسلمان بجهان می آیند اما شیوه ی آموزش و پرورش در فرهنگ های "الحادی" (غیراسلامی)، گوهرِ خداجوی آدمی را که تسلیم در برابر خدا بجهان می آید، از راه بدر می کند. چون این گوهر در کودکان نرم و خمش پذیر است، بسیاری از فرهنگ های الحادی، از او باشنده ای خودخواه، سرکش، نافرمانبردار و گناهکار می سازند. از نگرشِ اسلامی، این چگونگی برای آن است که فرهنگ هایی که انسان را کـُرنشگر و تسلیم شو در برابر فرمان های الهی بارنمی آورند، انسان را تا جاودان در چنگال دیوی درونی بنامِ “نفسِ اماره” گرفتار می کنند و او را گمراه و دوزخی می کنند. این نفس آنچنان زورمند و فریبکار انگاشته می شود که گاه از مسلمانان نیز تاب و توان می بَرَد. از اینرو مسلمانان گهگاه نیاز به درنگ در رفتارها و کردارهای خود برای زنگار زدایی و بازگشت به ذاتِ خدای جوی خویش دارند. روزهایی که در اسلام ویژه ی این چگونگی ست، “عید” نام دارد؛ یعنی روزِ عودت دادنِ نفس بسوی طبیعتِ راستین خود. در کتابِ نهج البلاغه که شیعیان آن را دفتر آموزه های علی ابن ابیطالب، نخستین امام خود می دانند، آمده است که؛ “هر روزی که بدون گناه سپری گردد، روزعید است.” مراد از این سخن، آن است که هرروزی که مسلمان دست از نفسِ هواخواهِ خود بردارد و بیادِ خدا باشد و خود را تسلیمِ او کند، در آنروز به ذات خداجوی خود می گراید و نزدیک می شود. در روایت های دیگری آمده است که هر جمعه، عیدِ مسلمانان است. روزی برای درنگ کردن و نگریستن در کارنامه ی هفتگیِ بندگی خویش و کوشش در بازگشت به ذات تسلیم پذیرِ خود. در تاریخ هزار و اندی ساله ی اسلام، مسلمانان به هر سرزمین که یورش بردند، کوشیدند تا همه ی نمودها و نمادهای فرهنگ بومی آنجا را ویران کنند. هرچه را نیز نتوانستند نابود کنند، خودی کردند. نوروز یکی از این آیین های ماندگار است که چون ماندگار شد، در دگردیسه کردن آن کوشیدند و آن را “عیدِ نوروز” خواندند. آنگاه برای خودی کردنِ آن، حدیث ها و روایت ها ساختند و دعاهای عربی برایش نوشتند. برای نمونه، علامه مجلسی در جلدِ 59 کتاب مستطابِ بحارالانوار، نزدیک به 50 صفحه درباره ی "عیدِ سعیدِ نوروز" نوشته است. اما عید کجا و نوروز کجا؟ نوروز، نخستین روزِ آغازِ سال خورشیدی، روزِ گل برافشاندن و می در ساغر انداختن و پایکوبی و هلهله و شادی و شادخواری ست. اما هر عید، روزِ پایانِ ماه و یا مناسک و یا مراسمی مذهبی ست. روز توبه و انابه و نگونبان شدن و سربرخاک نهادن و ناله و زاری کردن بدرگاه خدای بادیه نشینانِ بیابان زی.(2) نوروز، جشنِ پیروزی زندگی برمرگ، بهار بر زمستان، گرما بر سرما، هستی بر نیستی، روشنایی بر تاریکی، شادی بر اندوه، ترسالی بر بدسالی، سبزی بر خشکی، سرخی بر زردی، خُّرمی بر خمودگی و ترانه بر تباهی ست. اگرچه این روز اکنون شکلی نمادین دارد و برای ایرانیان و بسیاری از مردمان دیگر سرزمین های همجوارِ ایران، سرآمدِ سنّت های نیکو و یادآور روزگاران کهن آنان است، اما رازِ ماندگاری نوروز در جایگاه زمانی آن است. نوروز برآیندِ فرهنگیِ پدیده ای طبیعی ست. رویدادی هرساله که ریشه در طبیعت دارد و مردمانی در گوشه ای از جهان که گستره ی نوروز می توانش خواند، به پاسداشتِ آن می پردازند. اما پرسش اساسی درباره ی نوروز این است که چرا این پدیده ی طبیعی، جهانی نیست؟ پاسخ این پرسش را باید در زیستبومِ نوروزیان، یعنی مردم گستره ای که نوروز را جشن می گیرند، جُست. نوروز، جشن رویدادی در گستره ی فرهنگ کشاورزی ست. آغاز زمانی که در پنداره ی کشاورزان، زمین نفس می کشد و زندگی در دل ِ دانه، از خواب زمستانی خود بیدار می شود و هسته ی بسته، در نهانخانه ی خاک، از خواب ِ گران برمی خیزد و در تب رویش زبانه می کشد. پس نوروز، نوید دهنده ی خیزش و رویشِ گیاهان و نیز، زایش و بالش جانوران است. آغاز چرخه ی تولید کشاورزی و دامداری. کشاورزی دستاورد انسان در سرزمین هایی ست که دام و دانه در آن ها، نیاز به پرورش و پالایش دارد. آنجا که دانه، دیمی و بی دستیاری دشتبان می روید و میوه پس از رسیدن، خودبخود از درخت می افتد، کسی به پیشواز فصل رویش نمی رود. در چنان زیستبومی، ماندگاری در گرو کار و کوششِ شبانه روزی کشاورزان نیست. اما آنجا که تب رویش پیوندی نزدیک با تاب زیستن دارد و پایان زمستان، پایان بی دام و دانِگی و کم داری ست، بهار، پیام آورِ زندگی بهتر، سازندگی بیشتر و آبادی و شادی دنباله دارتر است. این گونه است که دشت-زیانِ فلات ایران از دیرباز به پیشواز بهار می رفته اند و آمدن فصل رویش و زایش و بالش را خوش می داشته اند و آغاز بهار را روزِ نو شدن هستی می دانسته اند و در آن روز به هلهله و پایکوبی می پرداخته اند. از اینروست که می گویم، نوروز، سالروزِ پیروزی زندگی بر مرگ است. فراتر از آن، در سرزمین هایی که هوا سرد می شود، زمستان برای جانورانِ خونگرم، یعنی پرندگان و پستانداران، دشوارترین فصل سال است. بیشترِ این جانوران سرمای زمستان را بویژه در سرزمین های سردسیر تاب نمی آوردند. جانوران خونسرد با فرو کاهی شعله ی هستیِ خود، به خواب زمستانی می روند. برای نمونه، قورباغه و لاک پشت در گل و لای زیستبوم خود فرو می روند و گاه تا شش ماه می خوابند. اما جانوران خونگرم، ناگزیر از بیدار ماندن و خوردن و نوشیدن برای تامین انرژی هستند تا دمای بدن خود را ثابت نگه دارند. برخی چون پرندگانِ مهاجر، از ییلاق به قشلاق می روند. چندی از جانوران نیز لایه ای ستبر از چربی در زیر پوست خود می رویانند تا اندام های درونی خود را گرم نگه دارند. با این همه، زمستان بزرگترین کُشندۀ جانورانی ست که باید همیشه دمای بدنشان یکنواخت بماند. برای این گونه جانوران، هیچ دشمنی بدتر از زمستان نیست. شمار جانوارنی که در هر زمستان از سرماخوردگی، سینه پهلو و بیماری های ویروسیِ دیگر می میرند، بسی بیش از شمارِ مرگ و میر ناشی از رویدادهای مرگزای دیگر در فصل های دیگر است. این چگونگی در برگیرنده ی انسان نیز که جانوری سرما گریز است، می شود. پذیرش ِاین سخن برای مردم سرزمین های گرمسیر دشوار است، اما راست این است که هر زمستان، صدها هزار نفر را در جهان به کام نیستی می فرستد و میلیون ها نفر را هم با سرماخوردگی، سینه پهلو، قولنج و بیماری های واگیردار ناکاره می کند.(3) شادباش نوروز، در گذشته، شادباشِ تاب آوردن زمستان و زنده ماندن و به سلامت گذشتن از آن بود. از این رو، گذشته از پیوندِ نوروز با کشاورزی و دامداری، همه ی سرزمین هایی که زمستان هایی با سرمای کُشنده دارند نیز، آغاز بهار را به گونه ای جشن می گیرند. چنین است که می گویم نوروز، جشن پیروزی زندگی بر مرگ است. جشنی فرهنگی که ریشه زیستبومِ انسان دارد. نوروز، عید نیست، نوروز است. “عیدِ نوروز”، گفتمانی نادرست است. چیزی چون حقوقِ بشرِ دینی و یا فمنیسم اسلامی و یا اندیشمندِ دینی. ناهمخوان و ناهماهنگ و معنا گریز، مانندِ دایره ی چارگوش، خفته ی بیدار و کچلِ مو فرفری. نوروزتان فرخنده باد.
یادداشت ها: 1. https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=27242&pageindex=0&mid=319177 2. در اینجا سخن درباره ی عید، از چشم اندازِ فرهنگ اسلامی ست. آنچه در این باره گفته می شود، بمعنای آن نیست که عرب ها با چشن و شادمانی بیگانه اند. آنان نیز چون دیگر مردمان جهان شادی را ارج می نهند و اندوه را می نکوهند.
Post a Comment Friday, March 17, 2023وای اگر نوروز نیاید دامن گلدارش را برگورهای تازه بگسترد بیجا و بی ملاحظه چون پار و پیرار وای اگر ماه قندیل غنوده ای باشد آویخته بر گذرگاهی بسوی چاهی و چمن، چراغ سبز راهی به بیراهی پنجره ها، حنجره های خالی از جوانه و جنون اند و، بُغضی گلوگیر جای خالی نسیم را گرفته است همه ی خیابانهای تنِ شهر تیر می کشند. وای اگر نوروز نیاید و برندارد جهان را از جا یادِ جان های جوانی که روشن از آب و آتش گذشتند. ........... Post a Comment Thursday, March 16, 2023
دنبـــاله در لینک های ریز: https://news.gooya.com/2023/03/post-74200.php Post a Comment |
يادداشت های ابراهيم هرندی eh118@yahoo.com نوشته های ديگر:مقاله ها و يادداشت ها برآيش هسـتی شعـــر طنـــــز پيوندها:کتاب های من بايگــانی:
August 2004
January 2005 May 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 February 2009 March 2009 April 2009 May 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 April 2010 May 2010 August 2010 November 2010 December 2010 January 2011 February 2011 July 2011 October 2011 November 2011 December 2011 September 2012 October 2012 December 2012 January 2013 February 2013 March 2013 April 2013 July 2013 August 2013 September 2013 October 2013 January 2014 February 2014 April 2014 May 2014 June 2014 July 2014 August 2014 September 2014 October 2014 November 2014 December 2014 January 2015 February 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 July 2015 August 2015 September 2015 November 2015 December 2015 January 2016 March 2016 April 2016 May 2016 July 2016 August 2016 September 2016 October 2016 November 2016 December 2016 January 2017 February 2017 March 2017 April 2017 May 2017 June 2017 September 2017 October 2017 December 2017 April 2018 May 2018 June 2018 July 2018 August 2018 September 2018 October 2018 November 2018 December 2018 January 2019 February 2019 June 2019 September 2019 October 2019 November 2019 February 2020 March 2020 April 2020 May 2020 June 2020 July 2020 August 2020 January 2021 February 2021 March 2021 April 2021 August 2021 September 2021 October 2021 June 2022 July 2022 September 2022 October 2022 November 2022 December 2022 February 2023 March 2023 April 2023 May 2023 June 2023 July 2023 August 2023 September 2023 October 2023 November 2023 December 2023 February 2024 March 2024 April 2024 May 2024 June 2024 July 2024 August 2024 September 2024 October 2024 November 2024 |