وجود و حضور
کسانی چون آقايان عباس اميرانتظام و جعفر پناهی و خانم نسرين ستوده و بسياری از
مبارزان ديگری که درون ايران و بيرون از آن، سهی وار و سرفراز در برابر حکومت
ديوگون و ددمنشِ کنونی ايران ايستاده اند، نشان از آن دارد که اپوزيسيون راستينی
نيز هست که هرگز انسانيت و اخلاق و ارزش های ارجمند انسانی را با مزدوری و دريوزگی
تاخت نمی زند. اين کسان آبروی ايران هستند. گواهی بر اين آرمان که درخت راستی
همچنان در سرزمين ما بارور است و رشته تابناک عشقی انسانی، ميوه های اين درخت را
به آرمان های مردمی که خواهانِ آزادی و آبادی و سربلندی و شادی ايران اند، پيوند
داده است.
پس چه باک از اين
که اکنون لشکری از همزبانانِ ناهمدل ما جيره خوار دولت های بيگانه اند و در راستای
سود آنان و زيانِ ايران، قلم و قدم رنجه می کنند؟ چه باک اگر بسياری از گرگان و
گرگ خويانِ، در لباس بره های آشنا، مردم را رمه می پندارند و چنان می نمايند که
مهربانانه دلسوز و نگران آنانند؟ تاريخ جهان پُر از کاريکاتورهای کاراکترهای
رسوايی ست که هريک زمانی، چهره ای خوشنام پنداشته می شده است.