گـُوبـــاره
 

Wednesday, February 04, 2015


ستيـــز کهنــــه و نو 



گستره همگانی در هر دوره گفتمان هايی کانونی دارد که زمينه ساز کنُش ها، واکنُش ها، بگومگوها، کشمکش ها و دادستدهای ذهنی و فرهنگی و اجتماعی می شوند. اگر ذهن انسان را به کامپيوتر مانند کنيم، اين گفتمان ها را می توان نرم افزارهای آن کامپيوتر دانست که ذهن او را بکار وامی دارند و دارنده خود را می رانند و می روانند. ذهن انسان موتور حرکت تاريخ است که انديشه ها، آرمان ها، آرزوها، روياها، پنداره ها و انگاره های او، آن را بکار می اندازد و روندها و رويدادها را شکل می دهد. هر دوره از تاريخ، ابَر گفتمان ويژه خود را دارد که می توان آن دوره را با نام آن گفتمان خواند. ابَر گفتمانِ روزگار کنونی ايرانيان، "ستيزِکهنه و نو" است. اين ستيز را در جدل های زبانی، جدال های خانواندگی، گُسل های نسلی، کشمکش های نوشتاری، دعواهای دينی، کلنجارهای ادبی، زد و خوردها و کشتارهای سياسیِ خيابانی، زد و بند های فرهنگی، سياسی و بازرگانی در سده گذشته می توان ديد. هم شيخ فضل الله نوری را بايد قربانی اين ستيز دانست و هم قرة العين را، هم اميرکبير و هم فرخی يزدی، هم شهيد محراب و هم فريدون فرخ زاد، هم هويدا و هم مرتضی مطهری، هم داريوش وپروانه فروهر و هم سعيد سلطانپور. همه بخون تپيدگانی که در سده گذشته ،"شهيدان سياسی" خوانده شده اند، را می توان قربانيان جنگ کهنه و نو پنداشت. البته اين گفتمان، تنها ويژه ايران نيست و در دو سده گذشته، در همه کشورهای پيرامونی، ميداندارِ گستره همگانی بوده است. اما اين چگونگی در ايران، شکل آشکارتری يافته است و در سده گذشته، دو انقلاب ِ بزرگ را پديد آورده است.
تا پيش از آشنايی ايرانيان با برخی از برآيندهای فرهنگ غربی، ابَرگفتمان های اجتماعی ايرانيان، دينی و اخلاقی بود. نمونه های اين ابَرگفتمان ها را در بسياری از شاهکارهای کهن ادبی مانند، شاهنامه فردوسی، گلستان سعدی، مثنوی رومی و سياست نامه می توان يافت. چندی از اين گفتمان ها اين هاست؛ ستيز ِعقل و دل، سزا و جزا، کشمکش کام و نام، رستگاری، نکونامی، ناپايداری جهان و ....

دنبـــاله




Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway