گـُوبـــاره
 

Wednesday, October 17, 2007



از آنسوی آب می آيد
در واژگانی از نسيم و نوازش
سلام اش،
بوی خوش آشنايی
پيام اش،
سرسبزتر از بهار

روشن می شوم
و رودباران کوهساران جانم
از خاطره و خيال لبريز می شوند


دريايی تر از آنی
که تن به تور شعر من در دهی
رويايی تر از آن
که در خواب من بگُنجی


تو آن سوی آب، تشنه
من اين سو
ميان ما،
درياست تشنگی


Post a Comment
Comments:
آقای هرندی غزيز،

ظاهراً کامنت دانی شما خراب است چرا که من تا حالا چند تا کامنت گذاشته ام و هيچکدام پرينت نشده. حالا مجبورم ايميل بزنم.

می خواستم بگويم که من وبلاگ شما را هرروز می خوانم و کيف می کنم. دستتان درد نگند که خيلی وبلاگ با حالی داری و آمموزنده. من دست و قلم شما را می بوسم.

بهروز
 
آقا بهروز،درود بر شما.

بله، درست است. متاسفانه کامنت هايی که از ايران گذاشته می شود، بدست من نمی رسد. نمی دانم چه کار بايد بکنم.

بهر روی، از ايميل و پيام شما سپاسپگزارم و من هم روی ماه شما را می بوسم. دست بوسی کردار پسنديده ای نيست.
 
Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway