سلام جناب هرندی نازنین...مطلبی که در مورد برآیش نوشته بودید و در پست قبل به آن ارجاع داده بودید را خواندم...خیلی مفید و آموزنده بود...با دنیایی از سوال و چرا مواجه شدم که به علت کم مطالعه بودنم در این زمینه از طرح آنها خود داری میکنم...رویهمرفته بسیار مفید و به موقع بود...چندی پیش مطلبی نوشته بودم با این پیش فرض که گرایش ذهن به وجود خدا (یا همان گرایش فطری به خدا) ممکن است برآیش ذهن باشد برای بقاء...یعنی مغز موجود متعقلی مانند انسان که مرگ را می فهمد برای مقابله با نابودی طی فرآیند تکامل خود مفهومی به نام خدا را خلق کرده...یعنی کارکردی کاملا طبیعی برای بقا...شرح و بسطش را در پست ماقبل آخرم ( رنگ سمندر...خط و خال مار) داده ام...البته نوشته ی من یک نوشته علمی نیست و صرفا یک گمانه زنی اولیه است بر مبنای همان شناخت اندکی که از داروین و نظریاتش داشته ام...میخواهم شما هم به عنوان یک متخصص در حوزه برآیش نگاهی به نوشته ام بیندازید و بگویید اصولا میتوان کارکردهای اینچنینی ذهن را قابل انتقال از طریق ژن ها دانست...باز هم از نوشته خوبتان تشکر میکنم و خیلی مشتاقم اگر کتاب خاصی مد نظرتان هست که به درد آدم کنجکاو با سوادی اندک مثل من بخورد در این مقولات به من معرفی بفرمائید
 

شراگيم جان، درود برتو. آفرينه های ذهنی انسان از زنجيره ژن های وی گذر نمی کنند. اين آفرينه ها مانند، انديشه ها، باورها، آرمان ها، آداب و رسوم فرهنگی، تنها از راه آموزش و پرورش از نسلی به نسل آينده سپرده می شود. ژن ها تنها کردارهای پايدار ِ برآيشی جانوران را به آيندگان می سپارند. نمونه های اين کردارها، دما و فشار ِخون، شيوه تپش قلب و نياز انسان به خوراک و نوشاک و خواب است. درباره کتاب در اين رشته بايد بگويم که چون من سال هاست که از ايران دور بوده ام، نمی دانم که آيا کتاب سودمندی در اين باره به زبان فارسی نوشته شده است يانه؟ من ديباچه ای درباره اين رشته بنام " برآيش هستی" به فارسی نوشته ام که پانزده سال است که در ايران در نوبت بررسی برای گرفتن اجازه چاپ مانده است. باز هم بايد صبر انقلابی داشت و اميدوار بود. البته اگر کتابی به زبان انگليسی زبان انگليسی بخواهيد، من اين کتاب را از همه بهتر يافته ام و بيشتر می پسندم.
The Theory Of Evolution By; John Maynard Smith, 1993, Cambridge University Press.