دولت، نهادی مدنی، تاريخی، انسانیست که پيدايش آن در گروی پيشداشتهای فرهنگی و اجتماعی ويژهایست. اما حکومت، برآيندی از ذات خويشتنخواه و جانوری انسان است که نيازی به پيش زمينه فرهنگی و اجتماعی ندارد. اين چگونگی در ميان گله گرگان و درندگان شکل گيری خودبخودی دارد و ذات تمام خواه هر زينده، زمينه ساز آن است. با اين حساب، میتوان گفت که حکومت ساختاری طبيعی و همسو با طبيعت انسان دارد، اما دولت، برآيندی از خوی انسانی و آرمانخواهی فرهنگمند اوست. چنين است که......
دنبـــــاله.....