گـُوبـــاره
 

Friday, November 10, 2006


"علــم" و "دانش" 



واژه "دانش"، بايد همزمان با پيدايش و يا آمدن کشاورزی به فلات ايران در زبان فارسی ساخته شده باشد. ساختار اين واژه ، نشان دهنده فضای ذهنی سازنده آن و نيز بار ارزشی تصاوير همراه آن در آن روزگار است. هر واژه يک يا چند تصوير ذهنی با خود دارد که هنگام آمدنش به ذهن، آن تصاوير نيز همزمان بياد می آيد. اين تصاوير، در هر دوره شکل تازه ای به خود می گيرد و رنگ زمان و مکان و ارزشهای فرهنگی زمان را خود دارد. برای نمونه، تصاويری ذهنی که ما امروزه از انقلاب، گوشی، لباس شخصی و پاسدار داريم، با آنچه نسل پيش از ما از اين واژگان داشت، بسيار متفاوت است. صد سال پيش، واژه بستنی در برابر واکردنی بکار می رفت. امروزه اين واژه يادآور تابستان و هوای گرم و گردش است. هم نيز ياد آور كودكى و كودكان و پارك و سينما و .............

دنبـــــاله...


Post a Comment
Comments:
سلام ... شما گفتید »اين گونه، دانش، ابزار پيروزی انسان برطبيعت می شود و سازگاری بيشتر او را با زيستبومش فراهم می کند.«
بنظر من یک "میتواند" کم دارد، چونکه امروزه میدانیم طرز استفاده و کاربردمان از این گونه دانش هم خیلی مهم هست که اگر نادرست و بی تفکر از دانش استفاده کنیم باعث خروش طبیعت و ناسازگاری با زیستبومش میشود!!
 
ابراهیم جان،

مثل همیشه نغز ، و البته مغز نواز بود.
نمیدانم پیوند دانه و دانش چقدر واقعیت دارد. به اعتقاد من پیش از کشاورزی هم آدمیزاد معنی دانستن را می دانسته و برای آن واژه ای داشته است. اینکه دانش را موکول کنیم به پیدایش کشاورزی ، قدری غریب می نماید. و اگر دانش از دانستن بیاید ، می تواند به مجموعه اطلاعات انبار شده در ذهن هم اطلاق شود ولو اینکه هیچگونه زایشی در آن نباشد. چه آن اطلاعات انبار شده ، حدیث و حکمت باشد ، چه فلسفه یونان ، چه تجارب بقراطی در پزشکی ، و چه دانش ستاره ای.
شاید برای تمایز دانش انباری از دانش زایشی ، راه بهتر این باشد که دانش را با صفتی متصف کنیم. اینگونه فرق بین فقیهی که کتب کهنه را می جوید برای پاسخ دادن به سوالی ، با کسی که راه آزمون و تجربه در پیش میگیرد، آشکار میشود.
 
علی جان، درود بر تو

نوشته ام که " واژه "دانش"، بايد همزمان با پيدايش و يا آمدن کشاورزی به فلات ايران در زبان فارسی ساخته شده باشد. تاکيد روی " واژه" است و نه خود دانش. دانش هماره همرمان و همپای زندگی بوده است و از زمانی که جرقه زندگی زده شده است، در جهان رُخ نموده است.

دمت گرم و صدايت سازتر باد.
 
با سلام. استاد عزيز. در نوشته هاي دانشگاهي (علوم مديريت) ما دانش را به عنوان ترجمه
Knowledge
به كار مي بريم و علم را براي Sicence.
در توضيح هم مي گوييم دانش جنبه تجربي تري دارد و وابستگي بيشتري به فردي ( يا سازماني )كه دارنده آن است. در اين مورد راهنمايي خاصي داريد؟
 
دوست عزيز،

تعريف شما، تعريفی کاربردی در حوزه کار خودتان است. البته knowledge ، دستاورد دانش است، يعنی هرآنچه از راه آزمايش های روشمند بدست می آيد. اين دستاوردها می تواند ازآن کس و يا کسان و يا شرکتی باشد. دانش را می توان در برابر Science گذاشت اما علم را نه.
 
Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway