گـُوبـــاره
 

Friday, July 07, 2023


در گســتره ی زبانِ روز 


 از میان همه ی واژه ها و ترکیب های تازه ای که آخوند ها ساخته اند، دو واژه ی مُرکّبِ، از همه زشت تر و آخوندی تر و زننده تر است. نخست، "میعانات گازی" به معنای گاز مایع هیدروکربنی جدا شده از گاز طبیعی ست که پیش تر، گاز ِمایع خوانده می شد. ترکیب دوم، "نزولات آسمانی"، به معنای بارش باران و برف و تگرگ و هرآنچه از آسمان می بارد است. پیشینیان درباره تعریف گفته اند که هر تعریف باید کامل و جامع و مانع باشد. یعنی که همه رویه ها و سویه های پدیده مورد نظر را تعریف کند. دیگر آن که دربرگیرنده همه ی گونه های آنچه را تعریف می کند، باشد و هم نیز، تعریفِ کننده ی پدیده دیگری نباشد. اما نزولات آسمانی را می توان درباره فضله پرندگانی نیز که برروی درخت نشسته اند و یا در حال پرواز از خود نازل می کنند، بکار برد.

 در همین راستا، جمله ها و ترکیب های لوس و بی مزه دیگری نیز مانتد، "سبز باشید" و یا، "دست گل تان درد نکند" ساخته شده است که کاربرد هردو نادرست است. سبزی، ویژگی گیاهان سبز است. اما این رنگ در جانوران نشانه کپک زدگی و عفونت و گندیدگی پس از مرگ است. البته سبزه در مورد زنگ پوست انسان کاربرد دارد، اما مراد از سبزخواهی انسان، آرزوی شاداب بودن اوست. شاید معادل این چگونگی برای انسان، سرخ و سفید باشد. می گوید؛ (گلِ سرخ و سفیدم کی میایی)

در جمله ی، دست گل تان درد نکند، گذشته از لوس بودن، اين جمله، خطايی منطقی نيز دارد، زيرا که گوینده می خواهد بگوید که دستتان که همانند گل است و کارهای نیکویی همسنگِ گلکاری می کند، درد نکند. اما با گفتن ِ دست گل تان درد نکند، می گوید دست گلی را که شما صاحب آن هستید، درد نکند

بازم در همین راستا، شبی در اتاقی در کلاب هاوس، مُدریتور که خودش را “مدیراتور”، لاید یعنی مدیرِ آن اتاق در کلاب هاوس می خواند، پس از دعوت از من برای رفتن بروی صحنه گفت؛با عرض سلام و ادب و احترام، با افتخار شما را می شنویم!” در گفته اش اندکی درنگ کردم و به جمله اش اندیشیدم که چه گفت و چگونه گفت!

دوباره گفت: بفرمایید.

گفتم: درود برشما. جمله ی شما حواس مرا پرت کرد.

گفت: من که هنوز چیزی نگفته م.

گفتم: سلام و ادب و احترام را یکجا نمی شود عرض کرد. البته سلام را می شود عرض کرد، اگرچه در زبان فارسی می توان آن را بدون عرض کردن هم بکار برد. اما "ادب"، عرض کردنی نیست. داشتنی، نگه داشتنی و بجا آودنی ست. ادب، بمعنای مجموعه ای از هنجارهای اخلاق- بنیادِ رفتاری، آدابی دارد که بجا آوردنی ست و نه عرض کردنی.

احترام را هم نمی شود عرض کرد. احترام، گذاشتنی و بجاآوردنی ست. احترام، برآیند کرداریِ باوری درباره ی کسی یا کسانی ست؛ محترم شمردن، یعنی ستودن کسی یا کسانی که ویژگی هایی شایسته ارجمندی و بزرگداشت دارد و یا دارند.

گفت:عجب!

گفتم: البته نیمه ی دوم جمله شما هم پرسش انگیز است. شما فرمودی: “با افتخار شما را می شنویم.”  نخستین پرسش من این است که شما از کجا می دانی که سخنی که من تاکنون برزبان نیاورده ام، برای شما افتخار آمیز خواهد بود؟ شاید شرم آور باشد. دیگر آن که: “شما را می شنویم”، یعنی چه؟ شما می توانی مرا ببینی. (البته در کلاب هاوس نه) لابد می خواستی بگویی که “سخنِ” شما را می شنویم. انسان را می توان دید، اما نمی توان او را شنید. البته اگر خواهان شنیدنِ سخنِ کسی نیز باشیم، نمی توان گفت که صدای شما را می شنویم، زیرا که تن انسان صداهای گوناگونی دارد. از صدای تپش قلبِ او گرفته تا صدای خیزوریزِ خون در رگها، تا عطسه و سرفه و آه و ناله و صداهایی که گفتن ندارد. وانگهی، با لب و دهان نیز ده ها گونه صدا می توان تولید کرد.

سخن به اینجا که رسید. مدیراتور گفت: من شما را از اتاق انداختم بیرون، چون انگار حرفی برای گفتن نداشتی. البته من سخنانِ زیادی برای گفتن داشتم، اما چون مدیراتور میکروفون ام را بسته بود، دیگر صدایم به کسی نمی رسید.

………………

جمله ی "شما را می شنوم"، باید از راه ترجمه از یکی از زبان های اروپایی به زبان فارسی راه یافته باشد. برای نمونه، در زبان انگلیسی جمله ی-  I hear you- می تواند به خطا، به، "شما را می شنوم"، برگردانده شده باشد. می گویم به خطا، زیرا که این جمله در زبانِ انگلیسی، زمانی بکار گرفته می شود که کسی سخن خود را چند بار تکرار کند و شنونده ناچار شود که با پرخاش بگوید: “سخن شما را می شنوم”، یعنی که متوجه شدم، بس کن. ترجمه ی واژه به واژه ی این جمله به زبان فارسی می شود: “شما را می شنوم“.

بازگشت



Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway