گـُوبـــاره | |||
Thursday, June 22, 2023یکی از مایه های اندوه من در چاردهه ی گذشته این بوده است که چرا مردم ایران در نشست ها، سمینارها، کنفرانس ها، میزگردها و گردهمایی ها و گفتگوهایی که در دانشگاه ها و سازمان ها و انجمن ها و تلویزیون ها و دیگر رسانه های فارسی زبان برپا می شود، نماینده ندارد. به هر سمینار و کنفرانس و نشست و میزگرد و گفتگویی که نگاه می کنم، می بینم که برخی از حکومت های بیگانه و سازمان های سیاسی و قومی و دینی وجنسیتی نماینده ای در آن دارند. اما کسی که موضوعات روز را از زاویه ی سود و زیانِ مردمان ایران بنگرد و بررسی کند و نیک و بدِ آن ها به زبانی ساده و روشن و بی غرض و مرض بازگو کند، بسیار اندک است. البته آشکار است که نمایندگان و لابیگران گروه ها و گروهک های سیاسی همه ایرانی هستند و در ایران نیز گیرها و گرفتاری های سیاسی و قومی و دینی و جنسیتی بسیار است. اما نمایندگی کردن برای سازمان و گروه و نگرشِ ویژه چیزی ست و کوششِ سیاسی و رسانه ای غیرِ وابسته و آزاد از هفت کشور، چیزی دیگر. رسانه های فارسی زبانی که با پولِ حکومت های بیگانه داير شده اند، بلندگوهای اطلاعاتی-امنيتی آن کشورها هستند. اگر بسيار خوش بينانه به آنها بنگريم، بايد بگوييم که هدف اساسی هريک آن است که چشم اندازِ سياسی ما را بدلخواه خود پيرايش و ويرايش و سپس آرايش کنند؛ يعنی چنان کنند که ما در راستای سود آنان بينديشيم و رفتار کنیم. حقيقت را جغرافيای خيال در ذهن انسان عينيت می بخشد. اين جغرافيای درونی، نقش بزرگی در شيوه ی رفتارها و کردارهای ما دارد. رسانه های همگانیِ امنيتی که امروزه بعنوان ابزارهای روانگردانِ در جنگِ سرد بکار می روند، هماره در پی بازسازی و بازپردازیِ جغرافيای خیال انسان هستند تا چشم انداز گذشته و آينده ی مخاطبانِ خود را - بی که آن ها بدانند و يا بخواهند، شکل دهند. نمونه های ایرانی این گونه رسانه ها را همه می شناسند. اگرچه در چند دهه ی گذشته، شمارِ آنان افزایش یافته است، اما بدبختانه صدای مردم ايران همچنان بی رسانه مانده است. ما هنوز هيچ رسانه ی همگانی مردمی که فرزندان دلسوزِ ايران بتوانند در آن، آزاد و سربلند، بی هيچ شرمساری و سانسوز و سرافکندگی شرکت کنند و اجازه ی روشنگری داشته باشند و سخن خود را با مردم در ميان بگذارند، نداريم. اگر هم می داشتیم، در فضای آلوده ی سیاسی و رسانه ای کنونی، دیری نمی پایید و شبی یا روزی، مرکز آن با بمبی به هوا می رفت. ما در تنگنای سنگ و صخره گرفتار شده ایم؛ از سویی حکومت کنونی مردم را بزرگترین دشمن خود می داند و شبانه روز، با "لطایف الحیّل" در پی آزار و فریب آنان است.از سوی دیگر اکنون ملتِ ایران در معرض بزرگترین کمپین امنیتی-اطلاعاتی - تبلیغاتی از سوی دشمنانِ داخلی و خارجی خود است. دشمنانی که نشان داده اند که از آگاهی و توانمندی و آماده شدنِ مردم ایران برای اداره ی امورِ سیاسی خود بیزارند. هر کشورِ دموکراتیک، چيزی بنام "گفتمان های ملی" دارد که جايگاه آن کشور را در جهان نشان می دهد. این گفتمان ها زمانی به گونه حقیقی شکل می گیرند که هرکس و هرچیز در کشور، در جایی که باید باشد است. آنگاه کارِ رسانه های ملی، سنجشِ این گفتمان ها با گفت و نوشت و بررسی سود و زيان هريک از آن هاست. برای نمونه، چندی از گفتمان های ملی در کشور انگليس در دوره کنونی اين هاست؛ مرزهای آزادی های فردی، نقش دولت در زندگی خصوصی مردم، نيک و بدِ مهاجر پذيری، سود و زيان برنامه رفاه اجتماعی، برکزیت، بايد و نبايد ِحق آزادی خودکشی، دولت اقتصادی يا اقتصاد دولتی. بيشتر مردم انگليس نيز- اگر بخواهند – حق اظهار نظر درباره اين گفتمان ها را در بسیاری رسانه های همگانی آن کشور دارند. گفتمان های ملی برآیندِ نهادهای مدنی هستند. کشورهایی که آزادی ندارند، گفتمانِ ملی نیز نمی توانند داشته باشند. دیکتاتوری، همیشه راه را بر رویشِ هرگونه نهادِ مردمی می بندد و نهادواره های دروغینی از سوی مردم و بنامِ آن ها در راستای ماندگاری دیکتاتور می سازد. چنین است که ما در ایران، هرگز گفتمان مدنی نداشته ایم. آنچه داشته ایم، هیاهو درباره ی گیرنماهایی بوده است که از سوی حکومت های خودکامه برای وقت کُشی و گمراه کردنِ مردم براه افتاده بوده است. نمونه های این گیرنماها در دوران کنونی؛ خودباوری، انرژی هسته ای، مدیریتِ جهانی، خودکفایی، استقلال، محورِ مقاومت و در دوران پیش ازآن، رسیدن به دروازه های طلایی تمدنِ بزرگ، پیوستن به رده ی کشورهای صنعتی و بازآفرینی شکوه و جلال روزگاران باستان بود. بدبختانه تنها چیزی که در پیوندِ با این پروژه های خیالی و موهوم، حقیقی بوده است، بهای گزافی ست که از کیسه ی سرمایه های مردم ایران داده شده است. در جهان کنونی، کشوری که نهادِ مدنی ندارد، هیچ سرمایه ی سیاسی و فرهنگی سودمندی نیز نمی تواند داشته باشد. نهادهای مدنی، یکی از نمادهای جامعه ی مدرن اند. جامعه ای که از این گونه نهادها بی بهره است، هیچ آینده ی معنادار و پیش بینی پذیری نیز نمی تواند داشته باشد و هیچ امیدی به فردای آن نمی توان و نباید داشت. البته پیش زمینه ی پیدایشِ نهادهای مدنی، فرهنگ دموکراتیک است. دموکراسی شالوده ی جامعه ی مدرن است که زمینه را برای شکل گیری روشمندِ نهادهای اجتماعی و پیدایش آئین شهروندی و پیوستن کشور به قافله ی تمدنِ مدرن آماده می کند. بیهوده فریبِ زرق و برقِ دیکتاتوری های تازه به دوران رسیده، مانند حکومت چین را نباید خورد. هیچ حکومتی در جهان بدون تبدیل شدن به دولتی مردمی، پایدار نخواهد ماند. هیچ پشتوانه ای جز مردم نیز در آینده ی نزدیک، پذیرفتنی نخواهد بود. روزگارِ ما دوران ارجمندیِ حقوقِ فردی، حریم خصوصی و آگاهی های جنسیتی، قومی، زبانی، سرزمینی و دینی ست. این ویژگی ها فرهنگ پدرسالاری و کدخدامنشی را برنمی تابد و نیاز به سازو کاری روشمند برای درگیری شهروندان در اداره ی امورِ کشور و افزایش باهمی در میانِ مردم دارد. البته درگیریِ همگانی شهروندی با هدفِ افزایش همگرایی و مشارکتِ مردم که پیش نیازِ تمرینِ دموکراسی ست، در حکومت اسلامی ایران شدنی نمی تواند باشد. اما گروه ها و سازمان های سیاسی ایرانیانِ برونمرزی می توانند پیشاهنگان این نیازِ تاریخی باشند. Post a Comment
Comments:
Post a Comment
|
يادداشت های ابراهيم هرندی eh118@yahoo.com نوشته های ديگر:مقاله ها و يادداشت ها برآيش هسـتی شعـــر طنـــــز پيوندها:کتاب های من بايگــانی:
August 2004
January 2005 May 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 February 2009 March 2009 April 2009 May 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 April 2010 May 2010 August 2010 November 2010 December 2010 January 2011 February 2011 July 2011 October 2011 November 2011 December 2011 September 2012 October 2012 December 2012 January 2013 February 2013 March 2013 April 2013 July 2013 August 2013 September 2013 October 2013 January 2014 February 2014 April 2014 May 2014 June 2014 July 2014 August 2014 September 2014 October 2014 November 2014 December 2014 January 2015 February 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 July 2015 August 2015 September 2015 November 2015 December 2015 January 2016 March 2016 April 2016 May 2016 July 2016 August 2016 September 2016 October 2016 November 2016 December 2016 January 2017 February 2017 March 2017 April 2017 May 2017 June 2017 September 2017 October 2017 December 2017 April 2018 May 2018 June 2018 July 2018 August 2018 September 2018 October 2018 November 2018 December 2018 January 2019 February 2019 June 2019 September 2019 October 2019 November 2019 February 2020 March 2020 April 2020 May 2020 June 2020 July 2020 August 2020 January 2021 February 2021 March 2021 April 2021 August 2021 September 2021 October 2021 June 2022 July 2022 September 2022 October 2022 November 2022 December 2022 February 2023 March 2023 April 2023 May 2023 June 2023 July 2023 August 2023 September 2023 October 2023 November 2023 December 2023 February 2024 March 2024 April 2024 May 2024 June 2024 July 2024 August 2024 September 2024 October 2024 November 2024 December 2024 |