گـُوبـــاره
 

Saturday, July 29, 2023


شـعـر 


به‌ خواب‌ می ماند
شگفت‌ و روشن‌ و شيرين‌
ميان‌ِ هاله‌ای از هيچ‌
به‌ آفتاب‌
به‌ آتش‌
به‌ آب‌ می ماند
بهشت‌ِ گمشده‌ ی من‌
چراغ‌ِ روشنی از هر چه‌ آرزوست‌ لبالب‌

حضورِ من‌ داغی ست‌
كه‌ در هوا‌ی تو روييده‌ ست‌
فريادی
ميان‌ِ تشنگی و تندر
ميان‌ِ آب‌ و اقاقی
چه‌ روزگارِ بدی!
چه‌ راه‌های درازی!
كسی‌ نمی داند
چگونه‌ بايد باشد
كسي‌ نمی‌ گويد
چـرا؟
چگونه‌ بگويد؟

درون‌ِ پرده‌ِ تنهايی
نشسته روشن‌ و خاموش‌
و در خيال‌ِ من‌ از خواب های روياها
جهان‌ِ زيبايی
از آفتاب‌
از آتش‌
از آب‌
می بافد.


Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway