گـُوبـــاره | |||
Monday, December 31, 2018
گرچه بر
هيچِ اين جهان بندم
فارغ از هر رونـد و آينـدم
گرچه هیچ
ام نیاز و آزی نیست
نـرواند
شــــماتت و پنــــدم
گرچه در اين سرای هيچاپوچ پـوچ تـر از خـودِ خـــداوندم در زمستان زندگی يادت می دهد با بهــار پيــوندم نوشته های دیگر: Post a Comment Monday, December 24, 2018
نزدیک به
همۀ رفتارها و کردارهای آدمیان در شکل ها و شیوه های
گوناگونش، گونه ها و نمونه هایی از رفتارها و کردارهای میمونی ست که بخش بزرگی از
آن در پنجاه میلیون سال گذشته در میان میمون های گروه زی بویژه گونه های عنتر و گوریل در جنگل ها، دشت ها و دمن ها در پاسخ به نیازهای
زیستبومیِ این جانوران شکل گرفته است و بخش اندکی از آن نیز در هزاره های نزدیک،
در بیابان های گرم و سوزان در پی انبوه شدنِ شمارِ گونۀ انسان. همۀ آموزه ها و
گزاره ها و پذیره های دین ها و آئین ها و گرایش ها و نگرش ها و ایدئولوژی ها و نیز،
همۀ ترفندهای انسان فریبی، برای پنهان کردنِ این حقیقت پدید آمده است تا انسان را
تافتۀ جدا بافته ای نشان دهد. حقیقتی که پوشاندن و پنهان داشتنِ آن با لایه های
دروغینی از واقعیت های ساختگی از هزاره های کهن تا به امروز توانسته است دکان های
سودآوری برای فریبکاران و ترفند بازان و معرکه گیرانِ آئینی، دینی و اخلاقی باز
کند.۱
حقیقت
این است که آدمی نیز چون شاخه ای از درختِ بارورِ هستی و رسته ای از دستۀ میمون
ها، پیوندِ بسیار نزدیکی با عنتر و شمپانزه دارد و
با آن ها بر یک شاخۀ رُسته است و برآمده است.2 این همریشگی و همرستگی سبب شده است
که ژرفساختِ ژنتیکِ انسان و شمپانزه آنچنان بیکدیگر نزدیک باشد که بسیاری از ویژگی
های رفتاری، کرداری و عاطفی این دو جانور همانند و همگون باشد. برای نمونه، انسان
نیز مانندِ شمپانزه، گاه بجای "نه" گفتن، سرش را تکان می دهد. این
کردارِ انسانی، یادگاری از دوران پیش از برآیش زبان است که انسان نیز چونان میمون
های دیگر، با ایماء و اشاره که اکنون "زبانِ تن"، خوانده می شود، سخن می
گفته است.3
نمونۀ دیگری از کردارهای همگون میان انسان و شمپانزه، دست
دراز کردن برای کمک خواستن است. هر این دو جانور در هنگامِ ترس از افتادن، دو
دستان خود را بالا می آورند و بسوی دیگران دراز می کنند. این کردار که ریشۀ
پایدارِ برآیشی دارد، هنگامِ بهم خوردنِ تعادلِ تن و لیزخوردن و یا خالی شدنِ زیر
پای انسان و شمپانزه، خودبخود کارا می شود و دستان این جانوران را حتی اگر کسی نیز
در کنارشان نباشد، بالا می برد. رویۀ دیگری از این چگونگی، دست دراز کردن برای
گدایی ست که شمپانزه نیز توانایی آن را دارد و اگر در هنگام گرسنگی، میمون و یا
انسانی را در حال خوردن و یا در دست داشتنِ خوراک ببیند، دست اش را برای گدایی بسوی
او دراز می کند. همچنین شمپانزه نیز مانندِ انسان در کودکی و جوانی "هله هوله"
خوردن را خوش می دارد و از زیاده روی کردن در خوردنِ دانه ها و میوه های شهدآلود و
مستی آور باکی ندارد. هم نیز در هنگام افسردگی، با پُرخوری – البته اگر خوراکی در
دسترشان باشد – خود را آرام می کند. نمونه های دیگرِ کردارهای همگون میان انسان و
شمپانزه، توانایی بلند خندیدن، اوجاندنِ جنسی خود با دست (استمنا)، آزرده و افسرده
شدن و حق خواهی ست.
Post a Comment Thursday, December 06, 2018
گفت ملازاده ای کاکل زری
کز ژنِ خوب است ما را برتری
زآن سبب الحمدوالله گشته است
حال و روزِ ما سراسر لاکچری
این حقیقت نیست پیوندیش با
ارتباط ما و بیتِ رهبری
ما همه زحمت کش وکوشنده ایم
سخت کوشی داده ما را سروری
آوریم از چین و ماچین جنس خوب
از لواشک تا و عقیق و روسری
عاقلی چون این سخن بشنید، گفت؛
آِآآیِ ی ی ی…. ای ژنباره ی مو فرفری
ارث بابات است این کشور کنون
لاجرم هی می خوری، هی می چری
با زر و با زور فربه می شوی
از خودت با پورشه ات دل می بری
کُرکُری می خوانی و زِر می زنی
در خیالِ خویش ژن می پروری
روز و شب اینسوی و آنسوی جهان
با ژنانِ خوبِ دیگر، می پری
فیلم بازی می کنی با همدگر
فیلمِ جنگِ نعمتی و حیدری
مفت خور هستی چو باباهایتان
گرچه زآنان صد طویله خرتری
........
(ابراهیم هرندی)
Post a Comment |
يادداشت های ابراهيم هرندی eh118@yahoo.com نوشته های ديگر:مقاله ها و يادداشت ها برآيش هسـتی شعـــر طنـــــز پيوندها:کتاب های من بايگــانی:
August 2004
January 2005 May 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 February 2009 March 2009 April 2009 May 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 April 2010 May 2010 August 2010 November 2010 December 2010 January 2011 February 2011 July 2011 October 2011 November 2011 December 2011 September 2012 October 2012 December 2012 January 2013 February 2013 March 2013 April 2013 July 2013 August 2013 September 2013 October 2013 January 2014 February 2014 April 2014 May 2014 June 2014 July 2014 August 2014 September 2014 October 2014 November 2014 December 2014 January 2015 February 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 July 2015 August 2015 September 2015 November 2015 December 2015 January 2016 March 2016 April 2016 May 2016 July 2016 August 2016 September 2016 October 2016 November 2016 December 2016 January 2017 February 2017 March 2017 April 2017 May 2017 June 2017 September 2017 October 2017 December 2017 April 2018 May 2018 June 2018 July 2018 August 2018 September 2018 October 2018 November 2018 December 2018 January 2019 February 2019 June 2019 September 2019 October 2019 November 2019 February 2020 March 2020 April 2020 May 2020 June 2020 July 2020 August 2020 January 2021 February 2021 March 2021 April 2021 August 2021 September 2021 October 2021 June 2022 July 2022 September 2022 October 2022 November 2022 December 2022 February 2023 March 2023 April 2023 May 2023 June 2023 July 2023 August 2023 September 2023 October 2023 November 2023 December 2023 February 2024 March 2024 April 2024 May 2024 June 2024 July 2024 August 2024 September 2024 October 2024 November 2024 |