"عهد و پيمان تو با ما و وفا با دگران"
حسن، اين کارِ تو کرده همگان را نگران
پيش ما قلدر و گردنکش و چاخانی و يُبس
ليک چون گربه خوش رقص و ادا پيش ِسران
اين چه تدبير و اميد است که ايرانی را
کرد ه از دست تو و دولت تو جامه دران
سهم ما چيست ز تدبير و اميد و تو، حسن
ما نشسته نگران و دگران بهره وران
تو و روباهی و آخوندی و بامبول و کلک
ما و سونامی و امواج ِکران تا به کران
تو که می گفتی از اين وضع به تنگ آمده ای
از چه پيوسته ای اکنون به صف جانوران ؟
اين الم شنگه ی تو "خيلی خطرناکه حسن"
نيست اين خاک گران، خطه کوران و کران
ملت از دست تو گر عاصی و بيزار شود
می کند برق سه فاز از همه جای تو پران