|
ما خشم ِ خاموش ِ تو را فرياد خواهيم کردو چشم اندازِ آرزوهايت را بر دروازه فردا خواهيم نشاندهنوز لاله ياد تو را در ما روشن می کندخاموشی ِ فرياد ِ تو را تا هر که از ما هر که و هرجاست سر از خاک و لاک ِ خويش برآرد.
{...تاريخ قبايی بی قواره بود و آدمی، بيگانه با خويشتن خويش هر راه زبان ِ چاهی بود و هر ستاره کور سويی بسوی گمراهی}
آنگاه فرياد ِتو نهيبیِ که آبروی جهان شد و تار و مار ِ دهشت و ديو
آنگاه تو روشن تر از هر آينه خورشيد را بنام صدا کردی
|
|
|