گـُوبـــاره | |||
Friday, October 23, 2009
چشمانت را ببند و آرام و رام خورشيد را در جانات خاموش کن ...... کردی؟ اکنون دريا را از نقشه جغرافيای جهانات بردار تا ريشه هر ترانه در خاموشی بخشکد ...... بهتر شد؟ نــــگاه کن اينک هردرخت عرعر ِ آوارگیست آسمان،... کدام آسمان؟ خورشيد مرده است ديگر هيچ انگيزه و رنگيزهای دلی را هوايی نمیکند کوهها د رغربت غمناک خويش غنودهاند و رودها در سياهی گم میشوند وباران، ترانه بی ترنم تنهايیست بهترنشد؟ چشمانات را ببند و تاری بتن از آيه "اَمَن يُجيب" برگرد خويش تا بتارانی هوا را چشمانت را ببند و بمير که اينجا خانه شعرو شور و شيدايیست Post a Comment Saturday, October 17, 2009
دوران کشورهای بزرگ سرآمده است وآينده از آن ِ کشورهای کوچکی خواهد بود که مانند شرکتهای بازرگانی اداره شوند. اين روند ساليان درازی ست که آغاز شده است، اما افزايش جمعيت جهان، کمبود آب و خوراک و روندهای ناخوشايند زيستبومی اين چگونگی را در آينده شتاب بيشتری خواهد بخشيد. در روزگار کنونی هر کشوری خانه ملتیست. میگويند کشور ايران خانه ملت ايران است. ِيکی از گرفتاریهای گره زدن کشور و ملت اين است که چون ملت را با تاريخ و زبان و ويژگیهای فرهنگی آن تعريف میکنند، اين چگونگی قومهايی را که در کشوری، زبانها و فرهنگهای ويژه خود را دارند، با آن ملت بيگانه میکند. ايران نمونه خوبی برای نشان دادن اين گرفتاریست. زبان فارسی يِکی از ويژگیهای مليت ايرانیست. از اينرو، فارسی زبان رسمی ِکشور ايران است و همه کسانی که به زبانهای ديگر در آن کشور می زيند، ناگزير از فراگيری اين زبان هستند. اما اگر از ديد قومهايی ديگر که زبانهای ديگر دارند بنگريم، آنان نيز زبان را يکی از ويژگیهای ملی میپندارند، اما زبان مادری خود را و نه زبان فارسی را که به زور به آنان آموزاندهاند. زورگويی ملی حکومت و يا حکومت ملی سبب آگاهیهای قومی و حساسيت بيشتر مردم به فرهنگ و زبان خود میشود و تنشهای قومی را دامن می زند. اين چگونگی ويژه ايران نيست، اما در ايران نيز سالهاست که چون آتش زير خاکستر، با حکم حکومتی مهار شدهاست. در جاهای ديگر، هرگاه که روزنهای برای سرکشی اين آتش گشوده شدهاست، شعلهای کارا داشته است مانند، يوگسلاوی، گرجستان وعراق. بله، روزگار ما روزگار آگاهیهای فرهنگی، مذهبی و زبانیست. اين آگاهیها خودبخود ويرانگر ِ پنداره "ملت برزگ" و "سرزمين پهناور" است. از سوی ديگر، بازرگانی جهانی، کشورهای بزرگ با حکومتهای ايدئولوژيک و اقتصادهای کند و ناکاره را برنمیتابد و از چرخه داد و ستد جهانی بدر میکند. در دودهه گذشته کشورهای کوچکی مانند ايسلند، کره جنوبی و بسياری از کشورهای اسکانديناوی نمونههای بارز کشورهای کوچک شتابنده بودهاند. در گذشته امپراتوریهای صنعتی استثمارگر، بهتر میدانستند که سرزمينهايی را که مواد خام کارخانههای آنان را فراهم می کرد، کشورهايی پهناور با حکومتهای مرکزی مقتدر باشد. اگر اين چگونگی در برنامه سياسی کشورهايی مانند انگليس نبود، ای بسا که کشور ايران در سده گذشته به چند کشور کوچکتر تقسيم میشد. داشتن ديکتاتوری زورمند که بتواند راههای خروج مواد کانی را از کشور امن و باز نگه دارد، بسی ارزانتر از آوردن نيرو از انگليس و استعمار مستقيم بود. انگیسیها در سده نوزدهم، هرجا که از کاشتن ديکتاتوری قلدر و نادان در میماندند، ناگزير از فرستادن نيرو و استثمار مستقيِم آن سرزمين میشدند. اما امروز شيوه داد و ستد جهانی و پيوندهای پولی به گونهایاست که با کنترل بهای مورد نياز، میتوان آنها را آسان و ارزان خريد. اين چگونگی را داشتن کشورهايی کوچک که به شيوه بنگاههای اداره شوند، آسانتر خواهد کرد. از سويی نيز آنگونه که رويدادهای چند سال گذشته در عراق و افغانستان نشان دادهاست، چنگ اندازی به کشورهای ديگر و اشغال مستقيم آنها ناممکن مینمايد. به گمان من افزايش جمعيت و کاهش سازههای زيستی همراه با ناسازگازی گستره زيستبومی، در آينده کشورهای بزرگ را به کشورکهای کوچکی تقسيم خواهد کرد که هريک، منطقه ويژه صنعتی دهکده جهانی خواهد بود. در چنان جهانی هويت ملی هر کشور را درآمد ملی آن تعريف خواهد کرد. Post a Comment |
يادداشت های ابراهيم هرندی eh118@yahoo.com نوشته های ديگر:مقاله ها و يادداشت ها برآيش هسـتی شعـــر طنـــــز پيوندها:کتاب های من بايگــانی:
August 2004
January 2005 May 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 February 2009 March 2009 April 2009 May 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 April 2010 May 2010 August 2010 November 2010 December 2010 January 2011 February 2011 July 2011 October 2011 November 2011 December 2011 September 2012 October 2012 December 2012 January 2013 February 2013 March 2013 April 2013 July 2013 August 2013 September 2013 October 2013 January 2014 February 2014 April 2014 May 2014 June 2014 July 2014 August 2014 September 2014 October 2014 November 2014 December 2014 January 2015 February 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 July 2015 August 2015 September 2015 November 2015 December 2015 January 2016 March 2016 April 2016 May 2016 July 2016 August 2016 September 2016 October 2016 November 2016 December 2016 January 2017 February 2017 March 2017 April 2017 May 2017 June 2017 September 2017 October 2017 December 2017 April 2018 May 2018 June 2018 July 2018 August 2018 September 2018 October 2018 November 2018 December 2018 January 2019 February 2019 June 2019 September 2019 October 2019 November 2019 February 2020 March 2020 April 2020 May 2020 June 2020 July 2020 August 2020 January 2021 February 2021 March 2021 April 2021 August 2021 September 2021 October 2021 June 2022 July 2022 September 2022 October 2022 November 2022 December 2022 February 2023 March 2023 April 2023 May 2023 June 2023 July 2023 August 2023 September 2023 October 2023 November 2023 December 2023 February 2024 March 2024 April 2024 May 2024 June 2024 July 2024 August 2024 September 2024 October 2024 November 2024 |