در فرهنگي كه سنت پرسشگري و كوشش و كنكاش نيست، ارزشِانديشمندان را جايگاه اداري آنها تعيين ميكند. در چنان جامعهاي قوالان ونقالانِ پُرگو و همه فن حريف، اذهان همگاني را با نشخوار و بازتوليدِ باورها و آرمان هاي عاميانه ِ همان مردم چنان پر مي كنند كه هر سخنِ سنجيده، شگفت و ناخوشايند و ناراست مي نمايد. گفتن و نوشتنِ انديشمند در چنان جامعهاي، به خواندنِ خروس بي محل مي ماند. شايد از اينروست كه ما درسده گذشته كه صنعتِ چاپ و پيدايش رسانههاي گروهي، آشنايي با نويسندگان و هنرمندان را آسان كرده است، دانشمندِ سرشناسي نداشتهايم كه در نامآوري همسنگ ِ برخي از شاعران و نويسندگان نامآور روزگارمان باشد.
دنبــــاله...