دلم می خواد از اصفهان برگردم
بـه نصف دیـگه ی جـهان بـرگردم
دلم می خواد از این دیار فرار کنم
دلم می خواد فرار کنم، چکار کنم؟
بروم جایی که ملّا نباشه
شــتر ســواری دولا دولا نباشه
اصفهان نصف جهان نیس که دیگه
شـهر شـور و هـیجان نیـس که دیگه
اینجا زندگی همه ش درد و غمه
مـثل جـون کـندنِ تـو جهـنمه
تـو دلت
بـرای اینـجا تـنگ شـده؟
بازم اصفهان برات قشنگ شده؟
تو که اونجا اشک تمساح می ریزی
تـو که تـوپی و پاتـیلی یـا..چـیزی
شب و روز با عشوه های خرکی
داری دل می بـری از کـی، الکی
وخی بی دارام دیریم و بی ریا
خیـلی سـاده یک بلیط بگیر بیا