گـُوبـــاره
 

Saturday, June 22, 2024


تیارتِ انتخابات 



  نشسته ام و "تیارتِ" مسخره ای را که مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری ایران است، تماشا می کنم. در این برنامه، به مردم ایران می گویند که از میان این شش الدنگِ کودنی که همه از سرسپردگان حکومتِ انسان ستیز و ایران ستیز و آرمان ستیز هستند، باید یکی را برای خود برگزینی! تجربه ی این رویداد، به کابوسی کمیک-تراژیک می ماند. مناظره ی انتخاباتی، بخشی از روندی بنام "گزینشِ مردمی" بشمار می رود که روندی دموکراتیک است و اکنون سال هاست که در کشورهای غربی سنّت شده است. اما در کشورِ ما هنوز بدعت است، آن هم بدعتی که هنوز پانگرفته، شکل و شمایلی تشریفاتی و شگفت به خود گرفته است. برای نمونه، در آغازِ برنامه، 15 دقیقه قرآن خوانده می شود!

سپس هر کاندیدا، چند دقیقه ای از زمان کوتاهی را که به او داده اند، با دعا و ثنا و سلام و صلوات بر اموات و آیاتِ رفته و زنده تلف می کند و انشایی بسیار کودنانه و حال- به هم- زن، در مدح و منقبت امام راحل و نیز نور و رتبه ی خودش در ماندگار کردن حکومتِ نکتب بارِ کنونی می خواند و رشته ی سخن را با اشاره ی تغزیه گردانِ آن تیارتِ تلویزیونی، به همپالکی خود وا می گذارد. دوساعتِ نخستِ این مناظره، این جوری سپری می شود و من آزرده و شرمند از خود که دو ساعت از عمر عزیر را، این گونه "ناجوانمردانه" شهید کردم. یاد باد زنده یاد جمال زاده که این گونه از "دموکراسی خودمانی" می گفت. همچنین از جیمزجویس که می گفت: "گاه رفتارها و کردارهای عادی، بسیار غیرعادی ست؛ بسیار غیرعادی تر از آن که به نظر می رسد. پس باید در آن ها درنگ کرد." خب، پس همین کار را می کنم.

مناظره،بعنوان بخشی از پروسه ی انتخاباتِ مدرن، کاری دموکراتیک و سکولار است. زمانی برای شناسایی کاندیداهایی که خود را شایسته ی نمایندگی مردم می دانند. آنان می آیند تا رای دهندگان، بیشتر با برنامه ها و شیوه های پیشبردِ آن برنامه ها آشنا شوند. مناظره، مجلس ختم و فاتحه خوانی و سرِ مزار که نیست که در آن قرآن بخوانند و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستند.

 دواطلبانِ پُستِ ریاست جمهوری نیز، باید خود را از هفت کشور آزاد بدانند و سرسپرده و نماینده این و آن و بدهکار به گروه و دسته و دین و آئینِ ویژه ای ندانند و تنها در برابر مردم، در پیوند به برنامه های پیشنهایِ خود پاسخگو باشند. البته آن ششن الدنگِ کودن، بسیار کوچکتر از آن می نمودند که چیزی درباره ی دموکراسی و سکولاریسم بدانند و آلوده تر از آن که خواستارِ جامعه ای آزاد باشند، زیرا که خوب می دانند که آنان، نه تنها جایی در چنان جامعه ای ندارند، بلکه در نخستین دادگاه های مردمی، ناگزیر از پاسخگویی به جنایت های نابخشودنی خود خواهند بود.  

این چگونگی بسیار شگفت می نماید. اما شگفت تر از آن این که، سردمدارانِ رسانه ای که با پول مردم، از جانبِ آن ها و برای آن ها برپا شده است، این بساطِ ننگ و نکبت را، بی هیچ شرم و آزرمی براه می اندازند و از مردم می خواهد که تماشاگرانِ آن باشند و براهی که آن اراذل و اوباش می گویند، بروند.

 در تاریخِ ایران همه ی نمایش های درگیری مردم در اداره ی امور کشور، تاکنون تیارت های ننگ افزایی بوده است که تنها بخش حقیقی آن ها، بهای سنگین شان بوده که از جیبِ مردم برداشته شده است. 



Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway