گـُوبـــاره
 

Sunday, October 29, 2023


گفتارِ دولت های غربی با کردارشان یکی نیست 


 گفتارِ دولت های غربی با کردارشان یکی نیست. این سخن در نخستین نگاه بسیار ساده و بدیهی می نماید. اما اگر اندکی در آن درنگ کنیم، به نکاتِ ذهن انگیزِ دیگری می رسیم که آگاهی از آن ها می تواند یادآورِ بازتاب های خطرناک آن باشد. هنگامی که از ناهمخوانیِ گفتار با کردارِ سیاستمدارانِ غربی سخن می گوییم، در حقیقت می گوییم که در روزگارِ کنونی، سیاست های رسمی دولت های غربی شکلی دو رویه دارد. نخست رویه ای گفتاری که با اخلاقِ مدرن که زیربنای پنداره ی دموکراسی، برابری در برابرِ قانون و حقوق بشر است، همخوان است. دوم رویه ای کرداری - که به گواهیِ تاریخِ زیسته – هر رویارویی را با مردم سرزمین های دیگر، رها از هرگونه قید و بندِ انسانی، اخلاقی و قانونی پی می گیرد و با ترفندمندی و فریبکاری و زور، به هدف یا هدف های از پیش برنامه ریزی شده می رسد.

پرسش. مگر گفتارها و کردارهای حکومت های دیگر چنین نیست؟

پاسخ. حکومت های دیگر برپایه گزاره های اخلاق مدرن شکل نگرفته اند و در آن ها دوگانگی گفتار و کردار، هنجاری طبیعی پنداشته می شود و ریشه در استراتژی های زیستی برآیشی دارد. در آن هنجارها، هدف بنیادی زنده ماندن برروی زمین است و کوشش در گریز از مرگ، ارزشمندترین گزاره ی اخلاقی ست. اما در فرهنگِ مدرن، اخلاق، گستره ای بازتر دارد و آزادی و برابری حقوقی و رفاه انسان را نیز در برمی گیرد. از اینرو، از حکومت هایی که دموکراسی و حقوق بشر را نپذیرفته اند، نباید انتظار راست رفتاری و درست کرداری و انسان گرایی داشت. آن حکومت ها دنباله های تاریخی حکومت های آغازینِ قبایل و آل ها و ایل ها و خان سالارانِ جلگه ها و دشت های کرانه ای هستند و قوانین آن ها نیز ریشه در قانون جنگل دارد. آن ها نه هابز و هیوم و جان لاک و منتسکیو و کانت و جان استوارت میل داشته اند و نه پارلمان و آئین شهروندی و حقوق بشر و پیمان نامه های حقوقی و سیاسی و اخلاقی.

هدف من در این یادداشت، غرب ستیزی نیست، بلکه مخالفت با دولت های غربی ست که در سده ی گذشته، با دودوزه بازی به گونه ای رفتار کرده اند که بخش بزرگی از مردم را در سرزمین های دیگر، با نفرت از فرهنگ و تمدنِ مدرن، بسوی چشم اندازهای افراطی رمانده و روانده است. آتش افزوزی های امریکا در خاورمیانه در گذشته ی نزدیک، نمونه ای از این چگونگی ست که یکی از بازتاب های آن پیدایشِ گروه ها و گروهک های افراطی با اندیشه های قرون وسطایی مانند: اخوان المسلمین، ملایان در ایران، طالبان، حزب الله، داعش، الشباب، بوکوحرام و.... بوده است. این رفتارِ دوگانه ی شرم آورِ غربیان را همین امروز نیز در باز گذاشتن دستِ حکومت اسرائیل در ریشه کن کردن مردم فلسطین می توان دید. رفتاری که میدان را برای گروه های آزادی خواه در کشورهایی مانندِ ایران تنگتر خواهد کرد.

بازگشت



Post a Comment

Friday, October 27, 2023


کـابوس 


ايران خانم ساليان سال است که در وطن خويش غريب است و مانده است که چرا به این روز افتاده است؟ اگرچه اين غربت تازگی ندارد، اما این روزها انگار بسياری از فرزندانش هم با او در افتاده اند و بقول امروزی ها برایش "می زنند". برخی هاشان مواجب بگیر حرفه ای شده اند و بارها با سخنرانی و نامه پرانی از بیگانگان خواسته اند که تا دیر نشده بیایند و ایران را بزنند!


اگرچه بسیارانی نگران حال و روز ایران هستند اما هیچ یک به اندازه خودش نگران اين موضوع نيست. او گاهی فکر می‏ کند که به
لعنِ ابليس دچار شده است که نیم سده است که اسیر دست "قومِ دغا" شده است و آن ها در پیش جهاینان سکّه ی یک پول اش کرده اند و هیچ روزنِ امیدی باز نمی شود. اما بعد با خودش می‏ گويد: شايد هم به نفرینِ عوج ابن عُنق گرفتار شده ام که اين همه فرزندِ ناخلف بار آورده ام و امروز در جهان انگشت نما شده ام.

 

ايران خانوم شبی در خواب خودش را مانند درخت توتی در توتستان بزرگی ديده بود که فرتوت و تکیده و تنها ايستاده است و گنجشک های آشنا دارند نُک بارانش می کنند. درخت های دور و برش هم از او رو برگردانده اند و با او سر سنگین شده اند. بعد خواسته بود کمی به درختانی که همسایه اش هستند نزدیک شود و شاخ و برگی با آن ها در باد بيفشاند. اما متوجه شده بود که دور او نرده ای آهنین کشيده اند. درست مثل درخت ‏های تُرد و شکننده ای که در پياده روهای شهر، نرده-بند می شوند، او را از درختان ديگر جدا کرده اند. شگفت زده از خودش پرسیده بود چـــــرا!؟؟؟؟


دکتر جواب داده بود که: بازتاب روانی سنگ هايی ست که بسرت خورده است. همه فرزندان تو هميشه جیب هایشان پٍر از سنگ است. جیب هایشان را از سنگ پر کرده اند تا در زمان بگومگو با هم، دستانشان خالی نباشد.

- خب، درمـ...

- درمان؟ متاسفانه درمانش دشوار است. این ها فرزندانِ طوفان اند که به گفته ی آن بزرگ، "كودكان ناهمگون مي زايد." طوفان های تاریخی که از ناکجا آباد می وزد. از زمانی که زمانِ ما نیست و در جهانی که جهانِ ما.



Post a Comment

Saturday, October 21, 2023


کـورش، گذشته و آینـده  


هرودوت تاریخ نگارِ دیگرِ یونان باستان نیز با ستایش و شگفتی از کورش یاد کرده و آورده است که در روزگارِ او، ایرانیان تصمیم درباره ی هر موضوع مهم را دوبار می گرفتند؛ یک بار شباهنگام پس از باده گساری و سپس فردای آن روز پس از هشیار شدن. آنگاه اگر هردو پاسخِ گروه تصمیم گیرنده یکی بود، دست به آن کار می زدند. این شیوه ی بحث و گفتگو و رای گیری در پیوند با مسائل اساسی کشور برای آن بود که آنان می خواستند که رای عقل و دل را جدا از یکدیگر بگیرند، زیرا باور داشتند که اگر هرآن دو - عقل و دل - کاری را درست بدانند، کارورزان و سپاهیان نیز با "جان و دل" بدان خواهند پرداخت.(6)   اگر ملتی در بیست و پنج سده ی پیش، این اندازه ریزبینی و ژرف نگری در پرونده ی استراتژی های کاردانی و برنامه ریزی خود داشته است، بایسته است که امروز آن ملت از خود بپرسد که چرا و چگونه اکنون کشور به این روزگار نکبت بار رسیده است. فراتر از آن، پرسش بنیادی تر این خواهد بود که آیا امروز آموزه های کورش می تواند سودی برای ایران و ایرانیان داشته باشد؟ آنگاه اگر پاسخ مثبت است، باید پرسید که چه سودی؟ چرا؟ چگونه؟ و با چه راهکاری؟     

به گمان من کوشش در پاسخ یابی برای این پرسش ها، زیبنده ترین راه بزرگداشتِ میراث کهن و ارج گذاری به آن هاست.

دنبـــاله



Post a Comment

Friday, October 20, 2023


ما از شما که می روی آغاز می شویم 


 توفنده باد آتش خشمی

که خطبه های شمایان را

با فاضلابِ شهر یکی می کند

و راه های روشنِ فردا را

در پیش چشم های کورتان

از روی سنگ های گورتان گذر می دهد

 

ما از شما که می روی آغاز می شویم

در رنگ های روشنی از تازه زیستن

در واژه های ساده ای از لبخند،

ما با تمام چلچه ها هم ترانه ایم

 

دیوانه وار می رود این رود

دریا نشسته تشنه و بی تاب

دیوانه وار باش

بمان

پایدار باش



Post a Comment

Friday, October 13, 2023



خطِ سـوم

آن خطاط سه گونه خط نوشتی
يكی او خواندی، نه ديگران
يكی را هم او خواندی، هم ديگران
يكی نه او خواندی، نه ديگران

يارو عجب ديوانه ‏‏ای بوده است؟ آن خط سوم، خط ميخی هم نمی‏ توانسته ‏است باشد. لابد اگر هم بوده است، اندکی آن را کشيده و خط سيخی از آن در آورده بوده است. شايد هم خط امام بوده است که اين روزها خواندنش حرام و جرم است و ديگر کسی هم در ايستگاه آن خط نمی ‏ايستد. البته اگر نه او خواندی، نه ديگران، اشکال از کامپيوترش هم می ‏توانسته است باشد. کامپيوتر من هم پارسال همين بلا سرش آمده ‏بود. هرچه من تايپ می ‏کردمی، نه او خواندی و نه ديگران. خودم که هـــــچ!

اگر نه او خواندی، نه ديگران، پس نوشتن‏ اش چه معنی داشتی؟ مگر دیوانه بودستی؟

نه. این روزها بسیارند کسانی که سخنانی گویندی و نویسندی که نه خود خواندی، نه دیگران. این ها دیوانه نیستند. هفت خط اند.



Post a Comment

Tuesday, October 03, 2023


افسونباری ژن و افسونکاری دین 


همه دین‏ ها و آئین‏ ها با چشمداشت به ساختار ژنتیک انسان در ذهن او جا می افتند و پایدار می‏ شوند و از آن‏ در راه افسونکاری بهره می ‏جویند. ذهن انسان سبب جوست و به هر آنچه بی‏ سبب روی می ‏دهد، خیره می‏ شود و درنگ می کند و در پی چرایی آن می گردد. آنگاه اگر پاسخی نیابد در شگفت می ‏شود. شعبده بازان با چشمداشت به این گرایشِ ذهنیِ انسان کار می کنند و هر تردستی و افسونگری، با ته مایه ای از این چگونگی شکل می گیرد. پیامبران نیز با توجه به این ویژگی ذهنی، معجزه را گواهی بر راستی ادعای خود می‏ دانسته ‏اند.

پستانداران با نوازش آرام و رام می شوند و انسان که رسته ای از این دسته از جانورا است نیز. نوازش، نخستین دریافت عاطفی ِنوزاد از مادر خود، پس از زاده شدن است. دریافتی که هنگامه ی آمدن به جهان را آسان می‏ کند و هراسِ نوزاد را کاهش می‏ دهد و او آرام می‏ کند. گرمای مهرِ مادر، جان پوشِ آدمی می‏ شود و تا پایان هستی، او را امیدوار می ‏دارد. جهان، جایی سرد و سیاه و سنگین است و ما را همین گرماِ، تا پایان زندگی، مانا و افراشته و افروخته و امیدوارمی ‏دارد.(2)

 نوازش، کلید انبان عاطفه انسان است. انسان چون دیگر پستانداران، با نوازش مجاب می‏ شود. چنین است که مکان های مقدس را با ساختمان ‏هایی دلگشا که با کاربردِ همه ی ترفندهای روانگردانِ هندسی بنا می شوند، با آرایه های دلنشین و شادی آور از  آینه و نور و عطر و گل و گلاب و آب و گیاه، پرداختی نوازشگر و ذهن فریب و روان گردان می کنند. آیا هرگز از خود پرسیده اید که چرا در کنار هر واحه ی خوش آب و هوا، کلیسایی، کنشتی، مسجدی، زیارتگاهی و یا نیایشگاهی ساخته اند؟ برای آن که نیروی روان گردان ِ طبیعت در آن آبادی های خوشبوم، به حساب معجزه های آن زیارتگاه ‏ها و نیایشگاه ها و  امامزاده ها گذاشته شود. با این حساب، خدایان و انبیا و اولیا و امامزادگان، آبروی خود را در اذهان پیروانشان از ساختار ژنتیک ما می‏ گیرند. یعنی هرآنجه را انسان خوش می ‏دارد، با ترفندی ساده بخود نسبت می‏ دهند تا ما خوشداشت ‏های خود را که واتاب های ژنتیک ما هستند، به حساب "کرامات" و "برکات" آن "بزرگواران!" بگذاریم. چنین است که بزرگترین شب سال، شب میلاد مسیح نام گذاری شده است و گل سرخ را مسلمانان "محمدی" نام ‏نهاده اند و خورشید و ماه و ستارگان را ردَ پای قدسین می ‏خوانند و آفتاب را پرتو ایزدی. نیز چنین است پیوند دادن ِ روی و بوی خوش به پیامبران و امامان و بستگان آن ‏ها. فراتر از آن، اگر با اندکی ریزبینی، به هندسه کاربردی در ساختمان های مذهبی بنگرید، درخواهید یافت که همانندی شگفتی میان آن ساختمان ها با اُرگان های جنسی انسان است. نمونه این همانندی، مناره، گنبد و محراب است که با گرته برداری از ابزار جنسی انسان، شکل گرفته اند. برای نمونه، همانندی گنبد و پستان و یا محراب با خمِ ران زن و مناره با ابزار نرینگی مرد. این چگونگی، ورای گوش هوش انسان در گذارِ هزاره ها شکل گرفته است و اکنون زایران رهرو، آن مکان ها را دلگشا و آرامش بخش می یابند. گفتمان؛ " بارگاه ملکوتی"، بازتاب عاطفی این چگونگی ست. بارگاهی که ملکوتی بودن اش را از کششِ جنسی انسان وام می گیرد و ریزه کاری های آن یادآور کشش ها و کوشش های جنسی هر فرد با جنسِ مخالف است و دیدنِ آن ها آرمان ها و آرزوها و نیز خاطرات خوشِ نظربازی و هوسرانی و خوشباشی را به ذهن آدمی می آورد.

ذهن انسان در برابر شکل های هندسی، بی تفاوت نیست. هر شکل هندسی، عاطفه ی ویژه ای را در ما برمی انگیزد. گاه این چگونگی چنان با شتاب و ناگاه روی می دهد که از چشمِ گوشِ هوش، بدور می ماند و تن به تورِ خِرَدِ آدمی نمی دهد، اما بدن را به واکنش های فیزیولوژیک وا می دارد. برای نمونه، هنگامی که چیزی، خاطره ی ناخوشایندی را در ذهنِ آدمی زنده می کند، به یکباره فشارِ خونِ انسان، اندکی افزایش می یابد و تپش قلب تندتر می شود و پوستِ او اندکی عرقناک می شود. گاه این واکنش ها چنان اندک است که فرد از آن ها باخبر نمی شود.   

 ذهنِ آدمی گرایش های برآیشیِ ویژه ای دارد که بنیادِ ژنتیک دارند. یکی از این گرایش ها این است که ما – بی که بدانیم - دایره را بیش از مربع و یا شکل های چند گوشه ای دیگر می پسندیم.(3) این چگونگی را افسونگران و تردستان و ذهن رُبایان و  پُروپاگاندیست ها از دیرباز دریافته بوده اند و در بازی های افسونگری خود، تا به امروز از آن سود جسته اند. طراحان اتومبیل نیز.

در پیوند با دین نیز، افسونباری ژن، سرچشمه افسونکاری دین است.این رشته، سری دراز دارد و حوزه ای چنان پُر ژرفا و گستراست که با چندین رشته ی علمی، از جمله؛ روانشناسی، زیبایی شناسی، حس های پنجگانه، ادراک، طراحی، صحنه آرایی، هندسه، اِرگونومی، تاپولوژی ( سطح شناسی)، بوم شناسی، فیزیک، شیمی و رفتار شناسی سروکار دارد. در گذشته، شعبده بازان و معرکه گیران و افسونگران و قماربازان و پیامبران و ملایان و شاعران و مردم فریبان، سررشته دارانِ این حوزه بودند. اما در روگارِ ما بازاریابان، سیاستمداران، دزدانِ حرفه ای، گوگل، آمازون، مایکروسافت و همه ی کسانی که خواستارِ

جلب توجه مشتری و خالی کردن جیب او هستند، با تکنیک ها و تاکتیک های ترفندمندی دیجیتال که در لگاریتم نرم افزارهایشان برنامه ریزی شده است، به این کار می پردازند. بهره وری از این شیوه های ترفندمندی در راستای روانگردانی و "مـُخ زنی"، تاکنون بوسیله ی انسان انجام می شد. اما با پیدایشِ هوشِ مصنوعیA.I)، کسی را یارای پیش بینی بازتاب های کاربردِ این شیوه در آینده نمی تواند باشد.

 ..............

1.        میانگین دمای کیهان اندکی بیش از 270 درجه سانتیگراد زیر صفر است.

      https://www.worldatlas.com/space/how-cold-is-the-universe.html

2.        https://uxdesign.cc/psychology-of-shapes-in-design-how-different-shapes-can-affect-people-behavior-13cace04ce1e



Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway