در گستره فرهنگ، مقاله دنباله داری ست که در آن زمينه های زيست شناسيک فرهنگ بررسی می شود. نکته کانونی اين مقاله اين است که فرهنگ انسان طبيعی ست و طیبيعت او فرهنگی. اين مقاله همزمان در چند سايت منتشر می شود.
همه بخش های آن را می توانيد در لينک زير بخوانيد.:
زبان را می توان با دستگاه کنترل از راه دور – ريموت - همانند دانست
زيرا که سخنگو، گوينده و يا زبان آور می تواند با چرخش زبان، بی هيچ نزديکی
و گاه از راه دور با تلفن، راديو و دستگاه های گفت و شنود، شنونده خود را
شاد و يا غمگين کند، بخنداند، بگرياند، بترساند، بچزاند، بنوازد و يا به
زندگی اميدوار کند. چرب زبانی، شيرين زبانی، تلخ زبانی، زخم زبان و گفتمان
های اين چنينی، همه گويای بازتاب شيوه کاربردِ زبان بر ساختار عاطفی انسان
است.
توان نويسنده در زبان از گوينده نيز فراتر می رود و بُردارِ زمانی را
نيز در می نوردد و گاه هزاران سال پس از مرگ خود کسی يا کسانی را بکاری و
يا کارهايی وامی دارد. نويسندگان، فيلسوفان و پيامبران و شاعران و تاريخ
نگاران نمونه های خوبی از از اين کسان اند. اين که کسی با سخن پيامبری،
هزاران سال پس از مرگ او بشور آيد و بدلخواه خود کمربند انفجاری برکمر خود
ببندد و با آرامش به مسجدی، ميخانه ای و يا ميدانی در ميان مردم برود و خود
و ديگران را به آتش بکشد، يکی از بازتاب های زيانمند و خطرناک قدرت زبان
در دگرگون کردن شيوه انديشيدن ديگران و بازآرايی ذهن آن هاست. چنين کاری
هرگز بدون زبان شدنی نمی توانست باشد. نيز اين که کسی با نوشتن و يا خواندن
شعری دلتنگی خود را چاره کند و دست از شکوه بردارد، يکی از شگفتی های جهان
برآيشی ست. در توان نيروی زبان در دگرگون سازی چشم اندازانسان و رفتارها و
کردارهای او همين بس که گفتار درمانی بويژه سی بی تی (CBT)، امروز سرآمدِ
همه شيوه های روان درمانی پنداشته می شود.۷
دنبــــاله