مغز انسان در هنگام پیوستن وی به گروه دلخواهی که او آزادانه بدان می
پیوندد، هورمون های “آکسی توسین”، و، “وسوپرسین”، در مغز می پراکند. این هورمون
ها، انسان را آرام و رام و شادمان می کنند و بارِ سنگین هستی را از روی دوش اش
برای چندی برمی دارند، آنچنان که وی گذرِ زمان را فراموش می کند. این هورمون ها با
رفتارهایی که برمی انگیزند، پیوستن به دیگران و مهرورزیدن و کوشش در راستای
کردارهای گروهی را در انسان ارجمند می کنند و چون چسبی هستند که فرد را به فرد و
یا افرادِ دیگر در گروه، قبیله، قوم، سازمان، حزب، انجمن، گنگره، همایش، مجمع،
مسجد و هر کانونی که منش ها و روش ها و هدف های گروهی دارد، پیوند می دهند و به او
هویتی گروهی می بخشند.۶ گرایش قبیله ای، زمینه ساز گرایش های قومی، دینی، حزبی و
آب و خاکی ست. ریشه بسیاری از جنگ ها را در این گرایش می توان پی جُست. این گرایش
همچنین زمینه ساز همه ی دگرستیزی هاست که با نام خدا، دین، ناموس، ملت، انسانیت،
اخلاق، کرامت انسانی، میهن پرستی، سنت گرایی، دیو ستیزی، پاکسازی و برچسب هایی از
این دست، بسیارانی را بکام مرگ می فرستد.