گـُوبـــاره
 

Tuesday, August 02, 2005


بر فراز آشيانه هُد هُد 


زيرِ شمشيرِ غمش رقص كنان بايد رفت
"حافظ"

روان گردانی و وادار كردن غير مستقيم جانوری به كاری با افسونگری و شيفتن، يكی از ابزارهای ستيزِ هماره ی زيستاران با يكديگر برای بهره وری بيشتر از فرآورده های طبيعت است كه بيشتر كاربردی درون ـ نژادی دارد. پرنده ای كه با آواز خوش خود، دل از جفت خويش می برد و كام از وی می ستاند. موری كه با پراكندن افسونبويی، لشكری از موران را به كار وا می دارد. گُلي كه با رنگي چشم گير و ژرف و افسونبار، پروانه ها را بسوی خود می كشاند و به گرده افشانی می گمارد؛ ماری كه با خيره شدن در چشمِ پرنده ای، آن را خواب ميكند و می بلعد. مادينه ميمونی كه با نمايشِ نشيمنگاه خود به ميمون های نر، دل از آنان می بَرد و آنها را شيفته خويش می سازد و مُجاب می كند. گياهي كه با خارهای خود جانوران را از دست زدن باز می دارد. تاری كه مگسی را در تور می اندازد. زنبوري كه با رقصِ خود به لانه زنبوران ديگر راه می يابد. بر و دوشی كه دل و دينی می بَرَد، همه نمونه هايی از روان گردانی وافسونگریِ گياهان و جانوران است. چنين است كه عاشق،" زيرِ شمشيرِغمشرقص كنان" می رود.



Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway