گـُوبـــاره
 

Tuesday, March 24, 2020


بـردار دسـت از ايـن بـازی 


می آيـد و نمی آيـد، نـوروز، سـال ها سـال اسـت
يعنی که سال ها سال است که حال ما همين حال است
تحـويل مـی شـود سـالی، آنـگاه مـی زنی فـالی
شايد که نو شود حالی، نه، بازهم همان فال است!
گويند روز پيروزی ست، نوروز راز بهروزی ست
اما کدام پيروزی، يا اين چه "احسن الحال" است؟
چون ره بـَرَد به بهروزی، خواب و خـيال نـوروزی
کی نو شود زمان تا کار براين روال و منوال است؟
نه، نو چگونه گردد روز، تا سرزمين ما هر روز
يا دست شاه خود خواهی ست، يا دست شيخ ِرمال است
فـرقی نمی کند تا که، اين آش هسـت و اين کاسـه
کاين زادروز جمشيد است يا روز شيخ خلخال است
تا روزگـار ما اين اسـت، تا دل غمـين و چرکـين اسـت
هر روز، همچو ديروز است، هر بُرج، بُرج اغفال است
بـردار دسـت از ايـن بـازی، وز اين خـيال پـردازی
این شیر بی سر و يال است اين مرغ بی پروبال است
کی تازه می شـود حالی، تا نو شـود دل و بالی
می آيد و نمی آيد – نوروز- سال ها سال است



Post a Comment

Friday, March 20, 2020


نوروز، عید نیست. 


عید کجا و نوروز کجا؟ نوروز، زمانِ گل برافشاندن و پایکوبی و هلهله و شادی و شادخواری ست. عید، روز توبه و انابه و نگونبان شدن و سربرخاک نهادن و ناله و زاری کردن بدرگاه خدای اعرابِ بادیه نشین. بله، نوروز، عید نیست. نوروز است. عیدِ نوروز، گفتمانی همانندِ حقوقِ بشرِ اسلامی و یا فمنیسم اسلامی و یا اندیشمندِ اسلامی ست. ترکیباتی ناهمایند و ناهماهنگ مانندِ کچلِ بی مو و یا سبزِ بی رنگ و یا مثلثٍ سه گوش.


Post a Comment

Thursday, March 19, 2020


کرونا؛ موج سوارِ اقتصادِ جهانی 



ویروس کرونا، نه شعله‌ی آتش خشم خداوند است و نه ساخته‌ی آزمایشگاه‌های چینی و یا امریکایی. این ویروس ناشی از هنجارهای زیستیِ آلوده‌ی برخی از چینی‌ها و نیز مسافرانی ست که آنرا از چین به کشورهای دیگر برده‌اند. دلیل بنیادی این چگونگی آن است که در اقتصاد و بازرگانی جهانی، زیانهای زیستبومیِ تولیدِ انبوه و جابجایی اجناس از قاره‌ای به قاره‌ی دیگر، بی بها پنداشته می‌شود و هیچگونه ریسک آزمایی نمی‌شود. ناگهانی بودنِ بلای کرونا بمعنای غیرمنتظره بودن آن نیست. در چند دهه‌ی گذشته، صدها رپورتِ آکادمیک و صدها سمینار و کنفرانس و نشست و همایش و فیلم در کشورهای گوناگون، خطر جدیِ درگرفتنِ اپیدمی ویروسی در جهانِ کنونی را گوشزد کرده است. چندین سناریو و داستان نیز در این باره نوشته شده است. ۳ اما علیرغم همه این گفت و نوشتها و کوششها، تاکنون هیچ گامی در راه پیشگیری از این خطر برداشته نشده است و کسی جلودارِ خیزش و گسترشِ ویروسهای انگلی که توانایی آلودنِ همه‌ی زیستبومها را دارند، نبوده است.

این گونه است که کرونا، این ویروس تازه وارد، اکنون یکه تاز، موج سوارِ اقتصادِ جهانی ست.




Post a Comment

Wednesday, March 11, 2020


جنگ ِ ایدئولوژی با بیولوژی در حکومت اسلامی ایران! 


از چشم اندازِ رفتارشناسی، هر پدیده‌ای که با جان انسان بازی می‌کند و سازگاری او در جهان در راستای ماندگاری‌اش را به خطر می‌اندازد، رفتارگردان است. هنگامی که نوزادِ آدمی در اوانِ کودکی برای نخستین بار دست بسوی آتش دراز می‌کند، با سوزش دردناکی می‌آموزد که دست برآتش و گدازه‌های آن نمی‌توان گذاشت. این تجربه‌ی دردناک واکنش آدمی در برابر آتش را شکل می‌دهد و به حافظه‌ی دیرپای او می‌سپارد. رویارویی با باکتری‌ها و ویروس‌های خطرناک نیز بازتابی این چنین در شکل گیری رفتارهای اجتماعی انسان دارد. هنگامی که در هنگامه‌ی سونامی طاعون در اروپا در سده‌ی چهاردهم میلادی، مردم دریافتند که کشیشان ناتوان از شفا دادن بیماران‌اند و گفتمان "معجزه"، دروغی بزرگ و کشدار بوده است، اندک اندک مردم از کلیسا روگردان شدند و از آن پس کلیسا نقش کلیدی خود را که "خانه‌ی امید مردم" بود، از دست داد. این چگونگی، آغاز پایانِ حکومت کلیسا بردلها و سرآغاز نگرش نوینِ انسان به هستی شد. ۶
بیماری فراگیر دیگری که "آنفولانزای اسپانیولی" خواند می‌شود، در سال ۱۹۱۸ میلادی همه‌ی اروپا را فراگرفت و نزدیک به ۵۰۰ میلیون نفر را در جهان بیمار کرد و ۵۰ تا صد میلیون نفر را در سراسر جهان کُشت. ۷ بسیاری از برآیندهای رفتارگردان این سونامی ویروسی هنوز بررسی نشده است، اما چندی از آموزه‌های آن رویدادِ تلخ تاریخی این هاست:
۱. زشتیِ تُف انداختن در خیابانها و مراکز همگانی. یکی از گامهای پیشگیری از این بیماری واگیر، ممنوع کردنِ ریختنِ آبِ دهان در خیابانها و مراکزِ همگانی بود. این رفتار از آن پس به فهرستِ کُنش‌های ناشایست شهرنشینان در آمد که امروزه در بیشترِ شهرهای جهان پذیرفته شده است.
۲. پیدایش حریم خصوصی و آگاهی از فاصله گرفتن از دیگران در هنگام رویارویی و گفتگو با آنان.
۳. اهمیتِ ریشه یابی هر بیماری و مبارزه روشمند و دانش بنیان با آن.
۴. پنداره‌ی نقش دولت در ریشه کن کردنِ بیماری‌های واگیردار مانندِ وبا، طاعون، حصبه، مالاریا، سرخک، مخملک، سیاه سُرفه، فلجِ کودکان و...
۵. تخصصی شدنِ حوزه بهداشت و سلامت و کوتاه کردن دستِ کشیشان، رمالان، حجامتگران، شکسته بندان و هرگونه درمانگری بدون داشتنِ آموزشِ پزشکی.
اکنون جهان در چنگالِ ویروس کُشنده‌ی تازه‌ای ست که هیچکس آگاهی درستی از چیستی و خاستگاهِ آن ندارد. شیوه‌ی گسترشِ این ویروس و شمارِ قربانیان آن در ایران، بزرگترین چالش برای حکومت اسلامی در تاریخ آن حکومت شده است. حکومتی که بیش از چهل سال است که کوشیده است تا خرافه باوری را بنیاد نگرش به هستی و راه سومی برای مدیریتِ جهان بداند و چهارده معصوم را تکیه گاهی برای جاماندگان و واماندگانِ تهیدست درجهانِ کنونی. حکومتی که با پولِ مردم ایران، صدها کتاب و ده‌ها فیلم درباره‌ی معجزه‌های امامانِ شیعه، بویژه امام رضا ساخته است و "طب الرضا" را آلترناتیوی در برابرِ پزشکی مدرن می‌داند. این حکومت اکنون در برابر مردمی که بناگهان دریافته‌اند که در هزار و اندی سالِ گذشته به آنها دروغ گفته شده است، چه می‌تواند بکند؟ به گمانِ من تنها از این چشم انداز است که رویدادهای ناگوارِ کنونی را می‌توان به فالِ نیک گرفت. بسته شدنِ زیارتگاهها و نیایشگاه‌ها در ایران، نشانه‌ی پیروزی دانش بر خُرافه است. این کار بنیادِ ارزشی این نهادها را، در نگاه باورمندانی که آن گونه جاها را شفاخانه‌های الهی می‌دانستند، بی بها می‌کند. مشاهده‌ی سمپاشی در حرم امام رضا و ضدغفونی کردن ضریحِ او، ذهنِ هر ساده اندیشی را که از گورهای کهن گره گشایی می‌خواهد، آبستن پرسش‌های روشنگرانه‌ای می‌کند که هیچ کس و هیچ چیز را یارای چنین کاری نمی‌توانست باشد. این رویداد، را آغاز روندِ زمینی کردن آن بارگاه ملکوتی باید پنداشت.
باورهای دینی و پنداره‌های اخلاقی را نوشته‌های فیلسوفان و هشدارهای نیکخواهانِ اجتماعی دگرگون نمی‌کند. هنجار‌های اخلاقی ریشه در روندهای تاریخی دارند و در واکنش به رویدادهای بزرگ اجتماعی دگرگون می‌شوند. هربار که کسی درمی یابد که فریب خورده است، در داوری خود شک می‌کند و به بازنگری هنجارهای رفتاری خود می‌پردازد. در حوزه‌ی اجتماعی نیز هر بار که زیاده روی در رفتاری و یا کرداری نیرنگین از سوی حکومت، مردم را چنان به خشم می‌آورد که واتابِ‌های آن گستره‌ی همگانی را پُر می‌کند، بنیادِ اخلاقی‌ی باورهایی که زمینه سازِ رفتارها و کردارهای اجتماعی ست، ویران می‌شود. نمونه؟ حکومتی که دست اندرکارانِ آن، دروغ گویی را سیاست بازی و زرنگی می‌پندارند، چنان در زشتکاری و گزافه گویی زیاده روی می‌کنند که مردم بناگهان خود را در دیدگاه جهانیان، زبون و بی آبرو می‌پندارند و آشفته و برتافته بپا می‌خیزند و تُندروار هرچه را در دسترس و دیدرسِ خود می‌یابند، به آتش می‌کشند. آنگاه حکومتیان در واکنش به این چگونگی، آسیمه سر در پی پاسخگویی برمی آیند و بناگزیر بخشی از خواسته‌های مردم را به آنان می‌پردازند. از آن پس با بالا رفتنِ بهایی که برای دروغگویی باید پرداخت، حکومت ناچار از کاستن از میزان دروغ گویی خود می‌شود و اندکی راست رفتارتر و درست کردارتر می‌شود. این گونه، هنجارهای اخلاقی در جامعه دگرگون می‌شوند. تا زمانی که انزجار همگانی، رفتار و کرداری را در جامعه بی بها نکند، آن رفتار و کردار دگرگون نمی‌شود.
از این چشم انداز، رویدادهای کنونیِ ایران را باید آغاز راهی تازه دانست. واکنشِ مردم به دروغ گوییِ و دریده دهانی و بی آزرمیِ انزجار آور و آبروبرِ دست اندرکارانِ حکومتِ اسلامی، نشان دهنده‌ی کارا بودنِ پروسه‌ی دگرگون شدنِ اخلاق اجتماعی و نوزایی فرهنگی ست. این روند از میان راهی از خشم و خون می‌گذرد. هنجارهای پذیرفته شده‌ی اخلاقی نه طبیعی ست و نه ریشه الهی و آسمانی دارد. این هنجارها در پاسخ به ستیزِ قدرت در جامعه شکل می‌گیرد و با زور و تنش دگرگون می‌شود.
جنگ جهانیِ کـرونا در همه‌ی کشورها اپیدمی ویروسی ست. اما در ایران، این جنگ، رویه‌ای فرهنگی- سیاسی نیز بخود گرفته است و به جنگِ ایدئولوژی با بیولوژی دامن زده است. این جنگ، برآیندی از ستیزِ کهنه با نو می‌باشد که در دوسده‌ی گذشته، بسترِ همه‌ی رویدادهای فرهنگیِ ایران بوده است. در جنگِ کنونی ایدئولوژی با بیولوژی، خرافه گرایان و خردورزان رویاروی یکدیگر ایستاده‌اند. یکی با احادیث و روایت‌های خام و خرافی و خِرَد ستیزِ مذهبی به میدان آمده است و دیگری با اصول و آموزه‌های سازمان بهداشتِ جهانی که ریشه در پژوهش‌های روشمند و علمیِ دانش‌های مدرن دارد.




Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway