گـُوبـــاره
 

Saturday, July 21, 2018


گیرها و گیرنماها 


هرجامعۀ گیرهایی دارد و گیرنماهایی. گیرها نشانه های گرفتاری های حقیقی در جامعه است و گیرنماها، نمادهای ساختگیِ گرفتاری های دروغین. مرادِ من از گیرِهای اجتماعی، گرفتاری های تنش زایی است که ذهنِ بخش بزرگی از مردم جامعه را درگیر خود می کند و می تواند خشونت زا باشد. این گرفتاری ها از مرزهای خانواده و قوم و قبیله و شهر فراتر می رود و تنش زا و پیشرفت کاه می شود. یکی از بهترین نمونه های این گیرها در روزگارِ ما، نبودن ارزش های اکثریت- پذیز در جامعه است. بنیادی ترین نکنه ای که در آغاز، دربارۀ گیرهای اجتماعی باید گفت، این است که چون آن ها برآیندهایی از روندهای حقیقی در هر جامعه است، به آسانی به گسترۀ همگانی جامعه راه نمی یابد، زیرا که هرگیرِ راستینِ اجتماعی می تواند نمادی از ناتوانی و ناکارگی گروه حاکم در جامعه باشد و انگشت اتهامی آشکار و ویرانگر بسوی آن گروه و شیوۀ کارکردش بشود. "حقیقت" برای حاکمان، گفتمانی بسیار بنیاد ستیز و خطرناک است و در گذارِ تاریخ، آنان را هماره برآن داشته است تا پرده ای از "واقعیت" برروی آن بکشند. واقعیت در هر دوران، زیرساختاری ایدئولوژیک و بافتاری افسانه ای دارد و جای خالی گیرهای اجتماعی را در گسترۀ همگانی، با گیرنماهای زمانمند پُرمی کند.


Post a Comment

Thursday, July 12, 2018


پای فواره ی خون 


برای عباس امیر انتظام
ما شما را بجا نیاوردیم
روزی که شورِ رهایی
هیمه ی دوزخِ ایمانِ ما بود
و شعر و سرود
نجوای جنون.

ما شما را بجا نیاوردیم
و در هر گذر
برای دیو و دد
تکبیر گویان کوچه دادیم.

ما شما را بجا نیاوردیم
که نگاهتان به ایران بود
و صدایتان، نرمای مدارا
و گرمای مهر را با هم داشت.

ما شما را بجا نیاوردیم
و برای قانونِ سرخِ جنگل
پای فوّاره ی خون
سینه زدیم.


ما شما را بجا نیاوردیم
آنسان که انسان را
و ایران را.

.........

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=75722


Post a Comment

Thursday, July 05, 2018


نازی زدایی از فرهنگ ایرانی! 


برنارد هنری لِوی که خود را روشنفکر و یکی از نوفیلسوفان فرانسوی می داند، چندی ست که هیاهوی بسیاری درباره ی گفتمانی که او آن راُ "نازی زادیی از فرهنگ" ایرانی نامیده است، در رسانه های همگانی فرانسه براه انداخته است. فشرده ی سخن او در این باره این است که رضا شاه پهلوی که ستاینده ی هیتلر و شیفته ی اندیشه ی آریایی پرستی او بود، نام ایران را که پیش از آن در تاریخ و پیمان نامه های بین المللی "پرشیا" بود، در سال ۱۹٣۵ میلادی به "ایران" تغییر داد. لوی این چگونگی را بسیار معنادار می داند و برآن است که رضا شاه این کار را برای خوشداشت هیتلر کرد زیرا که در زبان فارسی، "ایران" بمعنای سرزمین آریایی ست. لوی برآن است که در پی این چگونگی، حکومتِ هیتلر در پیامی که آنرا "قراردادِ قرن"، خواند، به رضا شاه نوشت که؛ "ما آریایی های غربی، شما را آریایی های شرقی می دانیم و باهم به پیروزی بزرگی که چیرگی برجهان است، دست خواهیم یافت."
لوی برآن است که این گونه شد که رضا شاه پذیرفت که واژه ی "ایران" را که هیچ بارِ مثبتی در ذهن انسان غربی نداشت، بجای واژه ی "پرشیا" که یادآورِ تمدن ایرانِ باستان و شعر و قالی و سفال و هُنر و گربه ایرانی بود، بگذارد. در سال ۱۹۴۱ نیز که نیروهای متفقین، این ستاینده ی هیتلر، یعنی رضا شاه را از ایران بیرون انداختند، نازی زدایی را از قلم انداختند و چنان شد که ارزش های فرهنگ نازی در فرهنگ ایران تنید و یهود ستیزی و فریادِ مرگ براسرائیل، همچنان تا به امروز، بی هیچ شرم و آزرمی در کشور ایران، آزاد و پذیرفته شده است. به گمانِ لوی، این چنین است که امروز نیز، سردمداران جمهوری اسلامی، با سربلندی سخن از نابودی اسرائیل سخن می گویند و بی شرمانه می گویند که این قوم را باید از صفحه ی روزگار برانداخت!
برنارد لوی می گوید که دیری ست که ارزش های فرهنگِ نازی از همه ی فرهنگ های جهان، بجز فرهنگ ایرانی زدوده شده است و اکنون زمان آن فرارسیده است که جهانیان این لکه ننگ را از دامن جامعه جهانی پاک کنند. پیداست که برنارد لوی، با این تئوری تازه ی خود، پشتوانه ی ایدولوژیک برای حمله ی ترامپ به ایران را فراهم آورده است. این روشنفکرِ خود- گمارده ی فرانسوی که جهانیان را به ویران کردنِ ایران برای نازی- زدایی از فرهنگِ آن می خواند، مانند همه ی تندروهای دیگر، هدف را توجیه کننده ی وسیله می داند و راست و دروغِ آنچه که می گوید، برایش اهمیتی ندارد. لوی همچنان با شعار،ِ "نه غزه، نه لبنان" و یا "دشمن ما همینجاست" کاری ندارد. انگار که او مامور است و معذور.
جنبشِ نو- فیلسوفان فرانسه را دولت امریکا در دهه ی هفتادِ سده بیستم میلادی برای آلودن فضای فلسفی ضد امپریالیستی در فرانسه براه انداخت. نوفیلسوفان، فرهنگ فیلسوفان چپ گرا و مارکسیست را فرهنگِ ستایشِ قدرت می دانند و روی سخنانشان با کسانی مانند ژان پل سارتر و نیچه و هایدگر و اندیشه های پساساختارگرایان است.


Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway